چگونه خلاق باشیم – راه هایی ساده برای خلاقیت بیشتر
فکر میکنی آدم خلاقی نیستی؟ شایدم فکر میکنی میتونی خیلی بیشتر از این ها خلاق باشی؟ می خواهیم بدونیم که چگونه خلاق باشیم یا راه های خلاقیت رو یاد فرابگیریم. ما راهکار های خلاقیت رو بهتون یاد میدیم. با مقاله چگونه خلاق باشیم ، با ما همراه ما شو. از اونجا که خلاقیت و نوآوری برای هر آدمی خیلی مهم و ضروری هست، میتونه تغییرات مثبت و خیلی چشمگیری رو تو زندگی همه ما به وجود بیاره، که یاد بگیریم چطور و چگونه خلاق باشیم و یا حتی خلاق تر.
چگونه خلاق باشیم
به قول اون جمله معروف که میگه : “ذهن خلاق معتقد که داشتن یک سیب کال، بهتر از نداشتنِ هیچ سیب رسیده ست.” اول این نکته رو باید بدونیم همه ی آدما به طور ذاتی خلاق و سرشار از نبوغ هستند، اما در نهایت تاسف، خلاقیت در آدم ها با عوامل متفاوتی بیشتر اوقات سرکوب می شه که تمام این سرکوب ها باعث میشن تا همه نبوع و خلاقیت آدمی خیلی سخت بتونه خودش رو نشون بده. خلاقیت ما بیشتر توی دوران کودکی و نوجوانی از طرف خانواده هامون، معلم ها، دوستان و محیط اطرافمون سرکوب می شن و دیگه توی دوران جوانی که وقت به کار گرفتن نبوغ مون هست،متاسفانه خلاقیتی در کار نیست. ما اینجاییم، برای اینکه بدونید چطور خلاقیت خاک خورده تون رو استفاده کنید، راهکار و پیشنهادهای ساده، در عین حال شگفت انگیز رو بهتون یاد بدیم.
«قبل از هر چیزی، اول باید بدونیم معنا و مفهوم خلاقیت چی هست؟»
“خلاقیت” یک سری از خصوصیات و قابلیتهای آدمیزاد هست که جایگاه و کاربرد خیلی مهم و ویژه ای تو زندگی هر کس داره. این خصوصیات و ویژگی ها، موفقیت ها و پیشرفت های خیلی زیادی برای افراد، تو زندگی فردی و اجتماعی شون داره یا به عبارت دیگه میتونه سطح کیفی و کیفیت زندگی اون ها رو معین کنه و به همین خاطر که از اهمیت خیلی بالایی برخوردار هست.
عقاید و ایدههای سرشار از نبوغ و خلاقانه میتونه بعضی اوقات ما رو کیلومترها از افراد دیگه جلوتر بنداره. پس اگه فردی احساس میکنه که خلاقیت و نبوغ توی وجودش کم و نامحسوس و هیچوقت نمیتونه آدم نابغه و خلاقی باشه سخت در اشتباهه، چرا که خلاقیت توانایی ای هست که میشه اون رو با تمرین و تکرار یه سری راهکارهای ساده پرورش و بسط داد.
خیلی خوبه که همه این حقیقت رو بدونیم که مغز ما، همیشه در حال فکر کردن در مورد بهترین ایده هاست؛ این ایده میتونه انتخاب بهتر رشته ی تحصیلی باشه یا انتخاب بهترین شغل یا انتخاب بهترین لباس ورزشی؛ کم یا کوچیک؛ بزرگ یا زیاد؛ همه، تفکرات و ایده هایی هستند که ما اون ها رو خلق میکنیم و اون ها همه ی ابعاد زندگی ما رو به وجود میارند. بهتره این نکته هم یادمون باشه که، خلاقبودن و به خرج دادن نبوغ، کمک بسزایی به زندگی طولانیتر، کیفیت بهتر و سلامت بیشتر زندگی افراد میکنه.
شاید باور کردنش یه مقدار مشکل باشه اما، پژوهشگرها بعد از انجام دادن یک سری تحقیقات به این نتیجه رسیدند که نه هوش و ذکاوت و نه آزادی عمل بلکه “خلاقیت” میزان مرگ و میر رو خیلی کم میکنه. مثلا یه کار هنری مثل نقاشی کشیدن یا موسیقی یا… کلی از استرس روزمره و نگرانی های یک انسان رو کم میکنه و احساسات منفی رو به صورت چشمگیری کاهش میده و در نهایت، نتایج پزشکی اون فرد رو بهتر و بهتر میکنه. نبوغ وخلاقیت باعث می شه که انسان ها همه چیزهای مختلف رو از دریچه ها و نقطه نظرات مختلف و متعددی مشاهده کنند و خیلی خیلی بهتر بتونن به جنگ با تردید هاشون برن و اون ها رو با شکست مواجه کنند.
بخاطر همینه که خلاق بودن، به ما این اجازه رو میده که مسائل و موضوعات مربوط به کار و زندگی مون رو خیلی بهتر حل کنیم. بله، درسته! به جای اینکه مسایل رو از دیدگاه منطقی معمول مون ببینیم و بخوایم حلش کنیم، خلاقیت ذهن ما میتونه با دیدن همه ی زوایا از نزدیک، یک طور دیگه ای مسایل رو حل و فصل کنه.
در همین راستا میخواهیم به یکی از نقل قولهای هاردینگ از کتاب شگفت انگیز «آناتومی الهام» بپردازیم که نظرش راجع به خلاقیت به این شکله که :
خلاقیت یا خلاق بودن ، وابسته به تلفیق تازه و مؤثر ایدههاست. کاملا روشن است که هر قدر آدمیزاد بیشتر بداند، بیشتر میتواند ترکیبات بهتر و مؤثرتری خلق کند و منظور از این بیشتر دانستن، صرفا در زمینه ای که میخواهد روی آن کار کند نیست، چرا که هر چقدر درباره موضوعات دیگر علم وآگاهی داشته باشد، اتفاقات مفیدتری رخ میدهند و به نتایج بهتری میرسد.
بعدها استیو جابز مفهوم زیبا تر و جامع تری از خلاقیت رو تعریف کرد :
“خلاقیت، همان اتصال چیزها به هم است، هنگامیکه از افراد نابغه و خلاق میپرسید که چطور این کار را انجام دادید، قطعا مقداری معذب یا دچار گناه میشوند، چون که واقعا کار بخصوصی انجام ندادند، صرفا فقط و فقط توانسته اند دقیقتر ببینند. آن ها توانسته اند با ارتباط دادن تجربههای خودشان به هم، چیزهای جدیدی خلق کنند، چون این توانایی را داشتند که فلان کار خلاقانه را انجام داده و بیشتر از بقیه به تجربههایشان فکر کنند.”
در نهایت تاسف، خیلی از مردم در تخصص و حرفهی قدرت خلاق بودن، به قدر کافی تجربههای متفاوتی ندارند و همچنین به مسائل و مشکلات دید بازی ندارند، از این جهت راهحلهایی که پیشنهاد میکنند خیلی خطی هست، چون اونقدر نقطه ندارند که اون ها را به هم اتصال بدهند. هر فردی تجربه و درک بیشتری داشته باشه، قطعا خیلی بهتر هم میتونه طراحی کنه.
ما اینجاییم تا به شما بگیم: اصلا اهمیتی نداره که شغل شما چی هست؟ خلاق بودن میتونه شما رو کارمند و یا حتی مدیری بهتر و مفیدتر بکنه. خلاقیت، چالش ها و پستی بلندی های خیلی زیادی به همراه داره و همچنین ریسک شکست رو هم بالا می بره. پس برای سنجیدن فکرها و ایدههاتون باید روحیه ریسک پذیری و در عین حال،آسیب پذیری داشته باشید. برای اینکه ممکنه یک سری از ایدهها و فکرهایی که خلقشون میکنید، اصلا عملی هم نشه.
اما اینجاست که ما باید شکست خوردن ایده هامون رو عامل کمک به رشدمون بدونیم و درک میکنیم که شکست خوردن هم قسمتی از کار هست و نباید ازش دلسرد و نا امید بشیم، اما با وجود همین شکست ها هم میتونیم اون کار رو رها کنیم و کاری جدی رو مورد تحلیل و بررسی قرار بدیم.
همه ما میدونیم که زندگی گاهی اوقات میتونه خیلی سخت باشه و اینجاست که نبوغ و خلاقیت رو میتونید بهعنوان یک ابزار راهنما، برای روزهای سخت ببینید و کم کم به اهمیت خلاقیت پی میبرید. ازونجا که آدم های معمولی نمیتونن خلاق باشند، یا نمی تونیم انتظار داشته باشیم آدم های خلاق جزء دسته ی آدم های معمولی هستند، لازمه که بدونیم افراد خلاق چه ویژگی هایی دارند، در زیر به نمونه هایی از خصوصیات آدم های خلاق اشاره می کنیم:
- ریسک پذیرند : افراد خلاق با صبوری و شجاعت در مواجهه با ایده ها و چالش هایی که انتخاب کردند، بسیار ریسک پذیر هستند.
استیوِن کاتلِر یکی از نویسندگان وبسایت « فوربس » در این خصوص معتقد هست که :
«ارتباطی بسیار با مفهوم و پر از عمق، بین خلاقیت و ریسک وجود دارد و این دقیقا نکته ایست که اغلب به آن اهمیتی داده نمی شود. نبوغ و خلاقیت، به منظور وجود آوردن و خلق یک چیز از هیچ است و این مسلتزم اینمی باشد که شرط بندی ها و قمارهایی که در اولین قدمِ این بناسازی، در درون تفکر و تخیل ما اتفاق می افتد را نزد سایر مردم نیز عنوان کنیم. پس افراد ترسو و خجالتی از پس این قمار بر نمی آیند و همینطور، آبروی از دست رفته نزد مردم، هزینه های انجام شده و زمان هدر رفته، ازجمله آفات و آسیب های جانبی این نبوغ و خلاقیتهای شکست خورده هستند.»
- مشاهده گرند: شاید جالب باشه ولی ازونجایی که آدم های خلاق، به طور معمول همیشه راجع به زندگی و امورات دیگران کنجکاو و مشاهده کننده هستند، بیشتر عاشق این هستند که مردم و همه ی چیزها رو نگاه کنند و حتی ممکنه خیلی از ایدههای درجه یک و عالیشون رو هم، از همین راه پیدا کنند.
در این مورد «کافمن» به این نکته اشاره داره که، “مارسل پروست” نویسنده و مقاله نویس مشهور فرانسوی که آثار زیبایی چون کتاب در جست جوی زمان از دست رفته رو از اون شاهدیم؛ تقریبا در طول تمام عمرش مردم رو نظاره می کرده و هرآنچه میدید رو یادداشت میکرد. این یادداشتها و ملاحظات سرانجام کتاب های مارسل رو خلق کردند. برای اغلب نویسندهها، مردمنگری خیلی مهم هست، چون اون ها یکی از دقیق ترین مشاهده کننده های طبیعت و ذات آدم ها هستند. در همین خصوص «هنری جیمز»، نویسندهی آمریکایی هم اعتقاد داره که “یه نویسنده کسی هست که هیچ چیز از دیدگانش مخفی نباشد. ” و یا طبق تحقیقاتی که پروفسور «گای کلاکستون» استاد علوم انجام داده به این نتیجه رسیده که افراد خلاق، کنجکاوند و توانایی خیلی زیادی در دیدن و استفاده ی بهینه از نکات کوچک، ریز و یا ظریفی دارند که بقیه یا اون ها رو نمیبینند یا خیلی راحت از کنارشون رد میشند و نادیده میگیرنشون.
- روش خودشون رو دارند : دونستن اینکه چه شرایطی افراد خلاق رو بهتر و بیشتر و سریع تر به نبوغ و خلاقیت وا میداره، خیلی مهمه و اصلا مهم نیست چه روشی! فقط باید براش تلاش کرد، شاید براتون غیر قابل باور و نامتعارف باشه ولی به عنوان مثال شاعر آلمانی «فریدریش شیلر»، به این نتیجه رسیده بود که زمانی بهتر و مفیدتر میتونه رو آثار خودش کار کنه که بوی سیب فاسد رو استشمام میکنه!
- غیرمعقول هستند(عاقلانه رفتار نمیکنند) : نامعقول رفتار کردن، یکی از اصلی ترین روش های ایده پردازی خلاق هست؛ مثلا به خاطر اینکه هنرمندهایی مثل «اسپایک میلیگان» برادرای «مارکس» یا «مونتی پایتون» در هنرشون دید نامعقولی به دنیای اطراف داشتند، می تونستند از همون، بهترین ایده ها رو توی طنز و کمدی بگیرند یا هنرمندای دیگه ای مثل «فرانک زاپا» با ایده های نامعقول در زمینه ی موسیقی، با استفاده از ایده های نامعقول برای خلق بهترین هنر یاد کنیم.
- گاهی درونگرا هستند و در تنهایی و خلوت خود می روند : افراد خلاق، نوابغ یا هنرمندها بیشتر به عنوان افراد گوشه گیر و منزوی معرفی می شند و با اینکه شاید واقعا اینطور هم نباشه، اما خلوت، تنهایی و انزوا میتونه نکته ی طلایی خلقِ آثارشون باشه.
کافمن در این خصوص معتقد هست که :
“انسان ها باید یک وقت هایی را به تنها بودن با خود بگذرانند تا ذهنشان شروع به رویا پردازی کند ،او همچنین معتقد است که آدم ها با ندای درونشان باید در ارتباط باشند تا در نهایت بتوانند آنها را بیان کنند، اگر آدمها نتوانند با خودشان ارتباط برقرار کنند و دربارهی خودشان فکر،تامل و تعمق نکنند، نمیتوانند ندای درونشان را که آن ها را به سمت خلاق بودن سوق میدهد، بشنوند.”
- از تضادها و مانع های زندگیشان بهره میبرند: یکی از رشته های جدید علم روانشناسی با اسم «شکوفایی پساحادثهای»، به این نتیجه رسیده که “خیلی از افراد میتونند از تنش ها، دردها، حوادث و سختی های سالهای اولیه زندگیشون برای بالندگی، شکوفایی و رشد خلاقانه استفاده کنند. مثلا پژوهشگرها در نتیجه تحقیقاتشون به این نتیجه رسیدند که اتفاقات زندگی میتونه به انسان ها کمک کنه که در حوزه هایی مثل قدرت فردی، دوست داشتن زندگی،خلاقیت و نبوغ، پیدا کردن فرصتهای جدید، ارتباطات ، معنویت و…تو زندگیشون بهره های زیادی ببرند.”
کافمن در این باره نیز اعتقاد داره که :
«خیلی از افراد میتوانند از چالش ها، موانع و تضادهای زندگی شان به عنوان سوخت محرکی برای رسیدن به یک دیدگاه متفاوت از واقعیت استفاده کنند که به آن نیاز دارند. چیزی که در زندگی این دسته از آدم ها اتفاق افتاده است این است که حس آن ها نسبت به زندگی و دنیا، در جایی مطمئن و امن در ی مقطعی از زمان، تلخ و به هم ریخته شده و همین موضوع موجب شده که یک قدم عقب بروند و به دنیای اطرافخود با یک دیدگاه جدید نگاه کنند و اینجاست که این دریچه ی دید چدید میتواند شرایطی را برای بوجود آمدن خلاقیت های جدید هموار کند.»
- از شکست هراس ندارند : «استیوِن کاتلِر» نویسنده ی وبسایت «فوربس» این بار در مقاله ای با موضوع «انیشتین، نابغهی خلاق» میگه: «آدمهای خلاق شکست میخورند، آنهایی که از همه بهترند، بیشتر از همه شکست میخورند.»
اغلب اوقات شکستهای متوالی باعث میشن که در نهایت یک چیز پایدار خلق بشه، پس افراد خلاق از شکست نمی ترسند.
- سازگارند و دارای انعطاف : افراد خلاق در سازگاری خودشون با افکاری مغایر با الگوهای معمولی زندگیشون و تغییرات، توانایی بالایی دارند، به همین خاطر که منعطف بودن یک مشخصه ی بارز برای افراد دارای نبوغ و خلاق هست، چرا که اون ها با روی گشاده و بدون ترس از تغییر شیوه ی کارشون، از تغییرات جدید استقبال میکنند.
افراد خلاق ویژگی های خیلی زیاد و متفاوت دیگه ای دارند که ما در این مقاله قصد داشتیم چند تا از مهمترین و ساده ترین ها رو در اختیار شما قرار بدیم. در ادامه این مقاله میخواهیم بدونیم چه روش هایی رو در پیش بگیریم که بتونیم یک ذهن خلاق داشته باشیم یا از خلاقیت خاک خورده پسِ ذهنمون به بهترین و مفیدترین شکل ممکن، استفاده کنیم.
درصورتی که تمایل دارید تا وارد بازار بورس شوید میتوانید از طریق لینک زیر (ثبت نام سریع و رایگان) اقدام به ثبت نام نمایید. راهنمایی و آموزش بورس نیز به صورت رایگان بعد از ثبت نام برای شما ارسال خواهد شد.
ثبت نام در بورس – دریافت کد بورسیسریع و رایگان
چطوری میتوان سبک و مدل زندگی را تغییر داد؟
- خواب منظم و کافی داشتن بین ۸ تا ۹ ساعت برای استراحت، خلاق شدن، وقتی می خوابیم ذهن ما شروع به بازسازی خود و ایده سازی می کند.
- پیاده روی درمکان های جدید بین ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در طول هفته برای فرصت تفکر خلاق و درگیری ذهن با ایده های جدید
- ورزش کردن علاوه بر کم کردن اضطراب های روزانه، باعث بالا رفتن عملکرد خلاقیت ذهن میشه پس در طول شبانه روز حتما نیم ساعت رو به ورزش اختصاص بدیم.
- برقراری ارتباط با آدم های متفاوت که شبیه ما نیستند و مثل ما فکر نمیکنند سبب افزایش قدرت خلاقیت و ورود ایده ها و تجربه های جدید به ذهنمون میشه، پس با آدم های بیشتری در ارتباط باشیم.
آزمون های مناسب برای به چالش کشیدن مغز
- نوشتن داستان های کوتاه که میتونند تا ۱۰۰ کلمه باشند، چرا که نوشتن این داستانک های کوتاه باعث بالا رفتن خلاقیت ذهن میشه و از طرفی «اختصار» با نوشتن همین داستان هایی که ابتدا، انتها و بدنه کامل دارند رو یاد میگیریم و ذهنمون رو به چالش دعوت می کنیم.
- گوش دادن به موسیقی مورد علاقه یکی از ساده ترین راه های کمک به افزایش خلاقیته، پس موسیقی گوش بدیم.
- شاید باورش سخت باشه ولی نقاشی کشیدن باعث افزایش توجه ما به محیط اطراف مون و در نهایت بیشتر شدن ارتباط مون با دنیای اطراف و بالا رفتن خلاقیت ذهنمون میشه. پس وقت های آزادی که داریم، مواقع کسلی یا بی حالی و عدم تمرکزمون نقاشی بکشیم و ذهنمون رو با این چالش امتحان کنیم.
- تا میتونیم کتاب بخونیم و میزان مطالعه مون تو زمینه های مورد علاقه مون رو زیاد کنیم، چرا که یکی از بهترین راه های افزایش خلاقیت ذهن مطالعه کردن هست، حتی می تونیم با مطالعه های گروهی خودمون رو ملزم به خوندن کنیم و ذهنمون رو به چالش دعوت کنیم.
- از قدرت دستانمون استفاده کنیم و یک چیزی بسازیم، اون چیز میتونه حتی یه شیء ساده باشه اما همین کار باعث میشه تمام حواس و تمرکزمون رو برای خلق چیز جدید جمع کنیم و باعث بالا رفتن خلاقیتمون بشیم.
- با تست سی دایره ذهنمون رو به چالش دعوت کنیم، به این صورت که روی یک صفحه تعداد سی عدد دایره بکشیم و بعد سعی کنیم در عرض یک دقیقه این دایره ها رو به نقاشی های مختلفی در بیاریم، این کار ضمن بالا بردن سرعت عمل و تقویت خلاقیت باعث اومدن ایده های جدید به ذهن میشه.
- جالبه بدونید بازی های ویدیویی و کامپیوتری بخاطر اینکه همه حواس چندگانه ی ما رو درگیر و تحریک میکنند، تو بالا رفتن خلاقیتمون تاثیر بسزایی دارند. پس تا میتونیم بازی های ویدیویی و تعاملی انجام بدیم.
راه های بالا بردن علم و اطلاعات خود چیست؟
- مجبور کردن خودمون به فکر کردن به ایده های نو و جدید، مثلا یه کلمه روی کاغذ بنویسیم و بعد ذهنمون رو وادار کنیم تمام کلمات مشابه اون رو به یاد بیاره، با این کار به بالا رفتن بهره وری و خلاقیت ذهنمون کمک زیادی میکنیم.
- خودمون رو با بازی های فکری مثل لگو، خونه سازی، مکعب روبیک و … سرگرم کنیم.
- آماده و پذیرای تجربه های تازه و ناآشنا باشیم و مقاومتی از خودمون در برابرشون نشون ندیم، مثلا سراغ کلاس های قالی بافی بریم حتی اگه برامون خیلی جذاب نباشه و ذهنمون رو با این چالش، برای گسترش افق های دیدمون رو در رو کنیم.
- در زمانی مناسب و آرام، به دور از هر گونه هیاهو و تفکری تمامی ایده ها و تفکرات خوب و بد خودمون رو با ذهنی آزاد، در محیطی آرام و بدون حواس پرتی یادداشت کنیم. این زمان میتونه مهمترین بخش خلاقیت فکری آزادانه ما با بیشترین مقدار از بهره وری باشه، مثلا هر روز نیم ساعت قبل از رفتن به رختخواب.
- اگر در زمینه خاصی تبحر داریم، علم و تخصص خودمون رو توی اون زمینه افزایش بدیم، مثلا اگه تو موسیقی سر رشته داریم، با رفتن به کلاس های تخصصی، دانش خودمون رو توی اون زمینه افزایش بدیم و در عین حال با مشاهده کارهای خلاقانهی سایرین در موضوعی که به اون علاقه مندیم، تجارب جدید کسب کرده و الهامبخش خودمون باشیم.
- به هنگام یادگیری موضوعی جدید اون رو بارها تکرار کنیم و اگر اعتماد به نفس کافی داریم اون رو برای دیگران تو غالب فایل صوتی و یا پادکست نیز به اشتراک بزاریم. مطالعاتی که اخیرا انجام شده نشون داده که نود درصد چیزی که خودمون اون رو یاد گرفتیم، با گفتن و آموزش دادن به دیگران به خاطرمون میاد و تو ذهنمون ضبط میشن.
جمع بندی
پس دوست عزیز، هیچ وقت خودت رو دستکم نگیر. تو همون اندازه خلاق هستی که شاید نیوتون، استیو جابز، اپرا وینفری و یا صدها نابغه ی دیگه، فقط زمینه و محل و موقعیتی که نبوغ و خلاقیت هر کدوممون بخواد شکوفا بشه با همدیگه فرق دارند، هر چند نباید فراموش کنیم که هوش و ذکاوت و کنار گذاشتن بی انگیزگی و اینکه چقدر تلاش کنیم تاخلاقانه تر عمل کنیم هم، جز پیش شرط های اصلیه یک ذهن خلاق هست. این نکته رو هرگز نباید فراموش کنیم که همه ما باهوش، توانا و خلاقیم اگر در این زمینه تردید به ذهنمون راه ندیم، دنبال علایقمون بریم و نوع نگاهمون به اطراف و ایده ها رو با روشهایی که به اختصار در بالا توضیح دادیم عوض کنیم.
و در آخر مصداق اون جمله معروف که میگه: جهان ، کارگاه خلاقیت ماست، اینکه احساس کنیم بدون خلاقیت هستیم فقط یک باور غلطه اما قابل اصلاح. فاجعه زمانی رخ میده که به این نتیجه و باور برسیم که بدون خلاقیت هم زندگی امکان پذیره و جریان داره!
دیدگاه
نظر بدهید