برای انتخاب کلیدenter انتخاب کنید یا برای لغو ESC فشار دهید.

سیاست پولی و مالی چیست + نکات طلایی

آیا می دانید سیاست پولی و مالی چیست و در حال حاضر در کشور ما، چه سیاست مالی و پولی اجرا می شود؟ اگر مثل من عاشق دنیای اقتصاد و مسائل مالی باشید، مطمئنا درباره سیاست های پولی ایران و یا سایر کشورهای دنیا کنجکاو هستید و دوست دارید بدانید که در عمق اقتصاد کشورها و به خصوص کشور خودمان چه می گذرد و این به شما کمک می کند تا جایگاه اقتصادی کشور را در سال های آتی حدس بزنید، چرا که سیاست های اقتصادی و پولی را نمی توان در کوتاه مدت و حتی میان مدت تغییر داد و جدا از این موارد، دانستن این که سیاست پولی و مالی چیست و اینکه سیاستهای پولی و مالی در ایران چگونه است، یک دید کلی نسبت به مسائل اقتصادی و فضای مالی کشور به ما می دهد که بسیاری از اقتصاددانان مطرح ایرانی ندارند!! پس حتما تا انتها همراه کد بورسی بمانید؛

سیاست پولی و مالی چیست

در این اوضاع پرتلاطم اقتصاد ایران، سیاست پولی یکی از واجب‌ ترین موضوعاتی است که همه مردم باید با آن آشنایی داشته باشند. در واقع آشنایی با این موضوع، شما را کمک می کند تا با نحوه اتخاذ تصمیم بانک مرکزی در شرایط مختلف اقتصادی کشور آشنا شوید. سیاست پولی مجموعه‌ ای از ابزارهای مورد استفاده به وسیله بانک مرکزی است که این ابزارها به بانک مرکزی کمک می‌ کنند تا در تصمیم‌ گیری‌ های خود، پایداری رشد اقتصادی کشور و ارتقای آن را در نظر داشته باشد!!! در نظر داشته باشید که این کار با کنترل عرضه کل پول دردسترس در بانک‌ های کشور، مصرف کنندگان و کسب و کارهای کشور قابل انجام است.

حتما بخوانید : روش های تقویت هوش مالی {تضمینی}


جالب است بدانید که هدف اصلی اجرای این سیاست‌ ها، آن است که اقتصاد کشور، با سرعتی مناسب، نه خیلی کم و نه خیلی زیاد، در مسیر پیشرفت قرار گیرد. لذا امکان دارد بانک مرکزی تصمیمات گوناگونی را در دستور کار قرار دهد. به عنوان مثال، به منظور جلوگیری از هزینه کردن، نرخ بهره استقراض را بیشتر کند یا جهت تشویق به استقراض و مخارج بیشتر، برای کاهش این نرخ اقدام کند. با این وجود، مطمئنا به این نتیجه رسیده اید که سیاست پولی، مقدار پول موجود در اقتصاد یک کشور را مدیریت می کند. بانک مرکزی این سیاست را دنبال می کند تا بر روی عوامل اقتصادی مثل تورم، نرخ مصرف، رشد اقتصادی و نقدینگی کلی اثرگذار باشد. در سیاست پولی طبق ورودی‌ های منابع گوناگون تصمیماتی اتخاذ می‌ شود؛

برای این تصمیمات می بایست یک سری از عوامل اقتصادی گوناگون مثل تولید ناخالص داخلی و تورم، نرخ رشد صنعت و بخش‌ های خاص و عوامل دیگر لحاظ شوند. این سیاست در حقیقت رابطه بین نرخ بهره در اقتصاد و عرضه پول است که مطابق با ابزارهای مشخصی انجام می شود. دولت‌ ها از طریق این سیاست‌ ها سعی دارند تا در زمینه بازارهای مالی، نرخ بهره، تثبیت قیمت‌ ها، رشد اقتصادی، ایجاد شغل و تثبیت بازار به ثبات دست پیدا کنند. بانک مرکزی به روش‌ های مستقیم یا غیرمستقیم این سیاست‌ ها را تنظیم می‌ کند. روش مستقیم آن بدون اتکا به بازار پول صورت می‌ گیرد، در روش غیرمستقیم با تکیه به بازار پول اثرگذاری به روش غیرمستقیم صورت می پذیرد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که بانک مرکزی به عنوان عرضه‌ کننده پول نقش اصلی را در این زمینه بر عهده دارد.

سیاست های پولی چیست؟

به صورت کلی به رابطه بین نرخ بهره در اقتصاد و عرضه پول، سیاست پولی گفته می شود. چنانچه مفهوم نرخ بهره برای شما روشن نیست، باید گفت که نرخ بهره هزینه ‌ای است که در ازای استقراض پول بایستی بپردازید و همیشه به عنوان درصدی از کل مبلغ استقراض ‌شده در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال چنانچه شما به منظور خرید خانه، ماشین یا کمک هزینه چیز دیگه ای وام بگیرید، ملزم به پرداخت سود یا بهره آن هستید؛ همین طور اگر وجهی را در بانک بگذارید، به مثابه وام دادن به بانک است و شما بدین وسیله سود دریافت می کنید. نرخ بهره معین‌ شده توسط بانک، میزان سود یا بهره پرداختی شما به بانک یا بانک به شما را مشخص می کند.

حتما بخوانید : تیپرینگ در اقتصاد چیست و چه تاثیری بر بازارهای مالی دارد؟


خب مفهوم نرخ بهره یا نرخ سود را دریافتید، پس برگردیم به اصل موضوع که توضیح مفهوم سیاست پولی بود؛ سیاست پولی از ابزارهای مشخص و معمولی استفاده می کند تا بر مواردی مانند رشد اقتصادی، تورم و بیکاری و …. اثر بگذارد. به منظور اعمال و پیاده سازی چنین سیاست ‌هایی بانک های مرکزی کشورها مسئولیت اجرایی را عهده دار هستند و در واقع این به دلیل در دست داشتن انحصار چاپ پول توسط بانک مرکزی و همچنین کنترل و مدیریت عرضه پول توسط این نهاد حاکمیتی است. به صورت کلی سیاست های پولی را می توانیم به ۳ دسته کلی انقباضی، انبساطی و خنثی تقسیم کنیم که در بخش بعدی به بررسی آن ها پرداخته ایم؛

انواع سیاست های پولی

  • سیاست های انقباضی : این دسته از سیاست ها در زمان تورم اعمال شده و در نتیجه این سیاست ها نقدینگی از مردم به سمت بانک ها حرکت می کند. سیاست های انقباضی مثل افزایش نرخ بهره، موجب می شوند تا نقدینگی از بازارهای مالی ریسکی خارج شود، چرا که مردم دوست دارند بر روی سرمایه خود به امن ترین شکل ممکن سرمایه گذاری کنند. بدیهی است که با افزایش نرخ بهره، تمایل به سرمایه گذاری در بانک ها افزایش یافته و نقدینگی مجددا به سمت بانک ها سرازیر خواهد شد.
  • سیاست های انبساطی : این دسته از سیاست ها در زمان رکود در دستور کار قرار می گیرند و در نتیجه اجرا کردن آن ها، نقدینگی از بانک ها به سمت مردم حرکت می کند تا مردم بتوانند رونق ایجاد کنند. می توان گفت که هدف از اعمال سیاست های انبساطی کنترل و کاهش رکود و حرکت دادن اقتصاد به سمت رونق می باشد. یکی از ابزارهای سیاست های انبساطی کاهش نرخ بهره است که به دنبال آن مردم تمایلی به سرمایه گذاری در بانک ها ندارند و به صورت معمول پول خود را از بانک ها خارج می کنند و برای فعالیت اقتصادی اقدام می کنند. همین امر هم اقتصاد را به سمت رونق و دوری از رکود حرکت خواهد داد.
  • سیاست‌ های خنثی : سیاست خنثی به صورت معمول وقتی در دستور کار قرار می گیرد که چرخه‌ اقتصادی تقریبا متعادل باشد و این بدین معنی است که دولت تمامی درآمدهای مالیاتی خود را صرف هزینه‌ هایش کند. در حقیقت این فعالیت‌ ها هیچ اثری بر اقتصاد نخواهند داشت. به عبارت دیگر وقتی که تورم یا رکود اقتصادی غیر منطقی در اقتصاد وجود ندارد، شاهد ثبات نسبی هستیم، مازاد عرضه و تقاضا رخ نمی‌ دهد و سطح اشتغال متعادل است. در این حالت لازم است مالیات دریافتی دولت به شکلی باشد که این تعادل را بهم نزند و این بدین معنی است که نه آنقدر زیاد باشد که تقاضا کاهش یابد و نه آنقدر کم باشد که تقاضا افزایش یابد و در نتیجه‌ آن قیمت ها افزایش پیدا کند.

معرفی انواع ابزارها در سیاست پولی

اجرای سیاست پولی به ابزارهایی احتیاج دارد که به وسیله آن ها می‌ توان حجم پول را کنترل کرد. این ابزارها را می‌ توان به چند دسته کلی تقسیم بندی نمود که به شرح زیر می باشند:

۱٫ کنترل نرخ سود بانکی

یکی از اصلی ترین ابزارهای اعمال سیاست‌ پولی، کنترل نرخ سود بانکی به حساب می آید. همان طور که می دانید، یکی از عوامل نرخ موثر بر نرخ تورم، پول در حال گردش است و هر اندازه این نرخ بیشتر باشد، نرخ تورم نیز بیشتر خواهد بود، بنابراین چنانچه بانک مرکزی در یک کشور قصد داشته باشد که بر میزان آن تاثیر بگذارد، می‌ تواند با استفاده از تغییرات نرخ بهره بسته به شرایط تورمی کشور، تغییراتی به وجود آورد. بدین وسیله افراد به منظور سپرده‌ گذاری یا خارج کردن سپرده‌ ها از بانک اقدام خواهند کرد.

  1. افزایش سود بانکی : با افزایش سود بانکی، افراد به منظور افتتاح حساب‌ های بلندمدت ترغیب خواهند شد و بدین وسیله حجم پول در گردش کم می شود. این سیاست در حقیقت در کوتاه‌ مدت نرخ تورم را مدیریت می کند، ولی در طولانی مدت میل به سرمایه‌ گذاری و انجام فعالیت‌ های تولیدی را کم کرده و در نهایت، رشد اقتصادی در روند نزولی قرار خواهد گرفت.
  2. کاهش سود بانکی : بانک مرکزی با کاهش نرخ سود بانکی افراد را به خارج کردن پول از بانک‌ ها تشویق می‌ کند تا فعالیت‌ های مولد اقتصادی مثل سرمایه‌ گذاری و فعالیت‌ های تولیدی افزایش یابد. در این صورت، سود فعالیت‌ های تولیدی یا سرمایه‌ گذاری در صندوق‌ ها نسبت به سود سپرده بانکی بیشتر خواهد بود. لذا پول وارد چرخه اقتصادی می شود و تولید و رشد اقتصادی را شاهد خواهیم بود.

۲٫ کنترل نرخ ذخیره قانونی

بانک مرکزی به عنوان بانک بانک‌ ها، قسمتی از هر سپرده در بانک‌ های تجاری را نگهداری می‌ کند که درصد این میزان از سپرده، توسط بانک مرکزی مشخص می شود. به عنوان مثال، این نرخ در سال ۱۳۹۹ برای بانک‌ ها و موسسات مالی و اعتباری بین ۱۰ تا ۱۳ درصد اعلام شده بود.

حتما بخوانید : معرفی انواع بازارهای مالی به زبان ساده


هر چقدر میزان سپرده کم تری در اختیار بانک‌ های تجاری باشد، قدرت آن‌ ها جهت اعطای وام کاهش خواهد یافت، بنابراین توانایی آن بانک برای خلق پول کم می شود. به بیان دیگر، بانک نقش کمتری در ایجاد تورم ایفا خواهد کرد. لذا افزایش نرخ ذخیره قانونی می‌ تواند یکی از ابزارهای کاهش نرخ تورم به حساب آید. کاهش این نرخ، نرخ تورم را بیشتر می کند. البته، این ابزار خیلی چندان برای سیاست گذاران جذاب نیست!

۳٫ تعیین سقف اعتباری

یکی دیگر از اختیارات بانک مرکزی، مشخص کردن سقف اعتباری است و این بدین معنی است که بانک مرکزی می‌ تواند تعیین کند که بانک‌ های تجاری سپرده‌ های افراد را به منظور چه کارهایی مصرف کنند. به عنوان مثال می توانند تعیین کنند که تا چه مبلغی وام اعطا کنند.

در نظر داشته باشید که هر چقدر میزان اعطای وام بیشتر باشد، بانک‌ ها قدرت بیشتری برای خلق پول و افزایش نرخ تورم خواهند داشت. افزایش سقف اعتباری بانک‌ ها می‌ تواند یک سیاست انبساطی به حساب آید، ولی اقداماتی که میزان اعتباردهی بانک‌ ها را کاهش می دهد، سیاست پولی انقباضی است.

۴٫ عملیات بازار باز

عملیات بازار باز به معامله اوراق مشارکت به وسیله بانک مرکزی اشاره دارد؛ جایی که بانک مرکزی بخواهد نرخ تورم را کم کند، بایستی اقدامی انجام دهد تا حجم پول در جامعه کاهش یابد.

از همین روی انتشار و فروش اوراق بدهی مثل اوراق مشارکت روش مناسبی تلقی خواهد شد. با این اوصاف، مدیران صندوق‌ های سرمایه‌ گذاری و مردم عادی، با خرید این اوراق سرمایه‌ گذاری کرده و سود آن را در آینده دریافت خواهند کرد و بدین وسیله، حجم پول هم در جامعه کاهش پیدا خواهد کرد.

اهداف کلی سیاست پولی چیست؟

سیاستهای پولی و مالی چیست

  • اشتغال کامل
  • رشد اقتصادی
  • ثبات نرخ بهره
  • ثبات قیمت ها
  • ثبات در بازار ارز

سیاست های مالی چیست؟

به صورت کلی هدف بیشتر سیاست‌ های مالی دولت، هدف قرار دادن سطح کل مخارج، ترکیب کل هزینه‌ ها یا هر دو در یک اقتصاد است. دو روش پرکاربرد برای اثرگذاری بر سیاست های مالی، تغییر در سیاست های مخارج دولت یا در سیاست های مالیاتی دولت است. چنانچه یک دولت عقیده داشته باشد که فعالیت تجاری کافی در یک اقتصاد وجود ندارد، قادر است مقدار پولی را که خرج می کند، بیشتر کند که معمولا به عنوان مخارج محرک شناخته می شود. از طرفی چنانچه دریافت‌ های مالیاتی کافی برای پرداخت هزینه‌ های بیشتر شده، وجود نداشته باشد، دولت‌ ها با انتشار اوراق بدهی مثل اوراق قرضه دولتی وام می‌ گیرند و در این فرآیند، بدهی انباشته می کنند و این به عنوان مخارج کسری شناخته خواهد شد. در مقایسه این دو، سیاست های مالی به صورت کلی اثرات بیشتری بر مصرف کنندگان به نسبت سیاست های پولی خواهد داشت، چرا که می تواند به افزایش اشتغال و درآمد منتهی گردد.

حتما بخوانید : بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون تومان


در واقع با افزایش مالیات، دولت ها پول را از اقتصاد خارج می کنند و فعالیت تجاری را کند می کنند. معمولا سیاست مالی وقتی در دستور کار قرار می گیرند که دولت به دنبال تحریک اقتصاد است. امکان دارد در تلاش برای تشویق رشد اقتصادی، مالیات ها را کاهش دهد یا تخفیف های مالیاتی ارائه دهد. اثرگذاری بر نتایج اقتصادی از طریق سیاست مالی یکی از اصول اصلی اقتصاد کینزی است. زمانی که یک دولت پول خرج می کند یا سیاست مالیاتی را عوض می کند، بایستی انتخاب کند که کجا خرج کند یا چه مالیاتی دریافت کند. در انجام این کار، سیاست مالی دولت می‌ تواند جوامع، صنایع، سرمایه‌ گذاری‌ ها یا کالاهای خاصی را هدف قرار دهد تا تولید را تغییر دهد.

بعضی مواقع اقدامات آن بر اساس ملاحظاتی است که تماما اقتصادی به حساب نمی آیند، از همین روی سیاست مالی معمولا به شدت بین اقتصاددانان و ناظران سیاسی مورد گفتمان است. هر دو سیاست مالی و پولی نقش بسیاری در مدیریت اقتصاد دارند و هر دو تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر امور مالی شخصی و خانوارها می گذارند. سیاست مالی شامل تصمیمات مالیاتی و هزینه‌ ای است که به وسیله دولت تعیین می‌ شود و بر صورت‌ حساب مالیاتی افراد تأثیر می‌ گذارد یا اشتغال آن ها را از پروژه‌ های دولتی فراهم می‌ کند و از طرف دیگر سیاست پولی به وسیله بانک مرکزی مشخص می شود و می‌ تواند هزینه‌ های مصرف‌ کننده را از طریق نرخ‌ های بهره پایین‌ تر، بیشتر کند.

معرفی انواع ابزارها در سیاست مالی

دولت‌ ها با ابزار موجود مثل مخارج دولتی، مالیات‌ ها و پرداخت‌ های انتقالی سیاست‌ های مالی را برحسب وضعیت اقتصادی در دستور کار قرار می دهند که مهم ترین ابزارهایی که در این مسیر استفاده می کنند، به شرح زیر می باشد:

۱٫ مخارج دولت

مخارج دولت در حقیقت همان بودجه دولت است که به‌ عنوان یکی از اصلی ترین شاخص‌ های تولید و درآمد ملی در اقتصاد مطرح شده است. لذا اقتصاددانانی که تاکید بر عرضه دارند، در مورد مخارج دولت با پول‌ گرایان هم عقیده هستند و آن ها کاهش مخارج دولت برای متعادل ساختن بودجه را پیشنهاد می‌ کنند. بر خلاف پیروان کینزی ها این گروه از سیاست‌ های دولت برای تثبیت اقتصاد حمایت نمی‌ کنند و بر این باورند که وظیفه سیاست‌ های مالی ایجاد فضای مناسب برای فعالیت‌ های بخش خصوصی است، پس نیازی به این که دولت کسر بودجه داشته باشد وجود نخواهد داشت.

تعداد زیادی از اقتصاددانان هم از قاعده بودجه متعادل حمایت می‌ کنند و بر این باورند که بودجه متعادل کمکی در راستای کاهش اندازه بخش دولت است. به صورت کلی مخارج دولت به‌ عنوان یک ابزار سیاست مالی می‌ تواند در شرایط اقتصادی نقش مهمی را بر عهده داشته باشد. به صورتی که در زمان تورم باید مخارج دولت کاهش یابد و در زمان رکود شاهد افزایش آن باشیم.

۲٫ پرداخت‌ های انتقالی

بدون هیچ‌ گونه ارائه خدمت یا کالایی به دولت، به جامعه پرداخت می‌ شود. پرداخت‌ های انتقالی شامل، یارانه، کمک‌ های بلاعوض و … می‌ شود. پرداخت‌ های انتقالی به عنوان یکی از ابزارهای سیاست مالی در زمان تورم باید کاهش پیدا کند و در زمان رکود شاهد افزایش آن باشیم.

۳٫ نرخ مالیات

مالیات به عنوان یکی دیگر از ابزارهای سیاست مالی مورد استفاده قرار می گیرد که از نظر کلاسیک‌ ها مالیات به‌ عنوان اثرات تشویق‌ کننده کاربرد دارد. نرخ مالیات موردنظر، نرخ نهایی مالیات است و این بدین معنی است که نرخ مالیات آخرین واحد درآمد مالیات است که تفاوت نرخ بازده واقعی یک فعالیت و بازده کسر مالیات آن فعالیت را تعیین می کند.

حتما بخوانید : آموزش سواد مالی برای کودکان و نوجوانان


نرخ‌ های نهایی مالیات موجب کاهش فعالیت‌ های اقتصادی شده و در نهایت رشد اقتصادی را در روند نزولی قرار خواهد داد. به همین خاطر به عقیده کلاسیک‌ ها نرخ نهایی مالیات بر درآمد و سود شرکت بایستی تا حد ممکن پایین باشد و آن ها بر این باورند که مالیات بر فروش کالاها باید جایگزین مالیات بر درآمد شود، لذا سیاست مالی در زمان تورم منجر به افزایش مالیات و در زمان رکود منجر به کاهش مالیات خواهد شد.

تفاوت سیاست پولی با سیاست مالی

بیشتر اوقات سیاست پولی با سیاست مالی اشتباه گرفته می‌ شود و این در حالی است که این دو باهم متفاوت هستند. در سیاست پولی، نرخ بهره مدیریت می‌ شود تا عرضه پول در حال گردش در کشور تحت کنترل باشد. این سیاست به وسیله بانک‌ های مرکزی انجام می‌ شود تا فعالیت‌ های اقتصادی را تشویق کند. از طرفی سیاست مالی به اقدامات مالیاتی اشاره می کند. در این نوع از سیاست‌ ها، با اجرای یک سری از اقدامات در بودجه، اشتغال و درآمد افزایش می یابد.

سیاست‌ های پولی یا مالی؛ کدام بهتر است؟

اینجا موضوع بهتر یا بدتر بودن نیست، بلکه به تاخیر افتادن هر کدام از سیاست‌ ها، اتفاقات و عواقب جبران ناپذیری در اقتصاد را به همراه خواهد داشت. سیاست‌ های پولی و مالی به شکل کمی و کیفی روی شرایط اقتصادی و تغییرات نابسامانی‌ ها آن اثرگذارند لذا به راحتی نمی توان گفت که کدامیک می توانند بهترین گزینه باشند و کدامیک کارایی لازم را در زمان مورد نظر ندارند؛ بلکه هر کدام از این سیاست‌ ها با توجه به بهم‌ ریختگی تعادل بازار به وسیله دولت و بانک مرکزی انتخاب و در دستور کار قرار می گیرند. این سیاست‌ ها، استراتژی هستند که هم توسط بانک مرکزی و هم توسط دولت در صورت الزامات مورد استفاده قرار می گیرند.

سیاست پولی به منظور حفظ سطح اقتصادی متعادل در بازار پول به وجود آمده است و بانک مرکزی با گرم و سرد کردن نرخ بهره، عملیات بازار باز و ابزارهای دیگر می‌ تواند استقراض‌ ها و پس اندازها را تحت تاثیر قرار دهد، ولی سیاست مالی سیاستی است که به وسیله دولت برنامه‌ ریزی و استفاده می شود و روی تقاضای پول اثرگذار است و سیاست مالی نوع سیاست مالیاتی است که با تغییر مالیات ها، درآمدهای دولت تغییر می کند، این سیاست مانع به هم ریختگی اقتصادی شده و با برقراری آن پایداری و سلامت مالی جامعه تضمین می شود.

شرایط اقتصادی ایران کنونی

در حال حاضر نرخ بهره بانکی ۲۳ تا ۲۵ درصد می باشد که در کوتاه مدت افزایش نرخ بهره اثر چندانی روی حجم پول ندارد و این امر باعث می شود تا مردم پول زیادی در بانک‌ ها جمع‌ آوری کنند و از بعضی از سرمایه‌ گذاری‌ ها صرف‌ نظر کنند در بلندمدت سودهای حاصل از سپرده مردم امکان دارد باعث افزایش حجم پول شود، ولی این افزایش حجم پول با تورم افسارگسیخته همراه، قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن افزایش ۹/۱۶ و ۶/۴۵ درصد داشته است و این خود هویدای فاجعه اقتصادی است.

حتما بخوانید : رابطه بلاک چین و بانکداری سنتی و امور مالی چیست؟


از طرف دیگر اگر بخواهیم بازار ارز را نگاه کنیم پول ملی ما کاملا کم‌ ارزش شده است و قدرت خرید مردم کاهش یافته است. اثر مثبت نرخ ارز بر مسکن هم نشان می‌ دهد که مردم هر روز در حال فقیر شدن هستند. از طرف دیگر تورم کوسه‌ ای است که بایستی از قیمت مسکن کنونی کم شده و از قیمت مسکن کنونی تورمزدایی شود. با این مفهوم آیا واقعا ارزش پول ۱۰ سال گذشته ما در مسکن و حتی دلار حفظ شده یا نه؟!!!


نتیجه گیری و کلام پایانی

در شرایط گوناگون اقتصادی و به منظور کنترل نرخ تورم، ایجاد اشتغال و مقدار نقدینگی موجود در بازار، باید سیاست‌ های مالی و پولی از طرف دولت، بانک مرکزی و دیگر نهاد‌های تصمیم‌ گیرنده انتخاب و پیاده سازی شود. در این مطلب از کد بورسی بیشتر سعی داشتیم با مثال‌ هایی ساده و قابل فهم این که سیاست پولی و مالی چیست را به زبان ساده توضیح دهیم و تفاوت های بین سیاست مالی و پولی و ابزار‌های مورد استفاده برای هر کدام از آن‌ ها را توضیح دهیم.

همچنین فهمیدیم که این سیاست‌ ها با تحت تاثیر قرار دادن میزان عرضه و تقاضا یا حجم نقدینگی عرضه شده به بازار، افزایش یا کاهش قیمت ‎‌ها و شرایط رکود یا تورم اقتصادی را تغییر می‌ دهند. به منظور دستیابی به این تغییرات، در ابتدای امر لازم است شرایط اقتصادی مورد برریس قرار گیرد و شناسایی شود و در گام بعدی سیاست‌ های مناسب انتخاب و اجرا شوند؛ اما به صورت کلی آشنایی با این مفاهیم، در کنار افزایش سطح دانش شما، به درک بهتر از شرایط بورس و دیگر بازارهای موازی کمک شایانی می کند و امیدواریم که این مقاله به شما در این مسیر کمک لازم را کرده باشد.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب به این پرداختیم که سیاست پولی و مالی چیست و چطور و با استفاده از چه ابزارهایی پیاده سازی می شود.

همچنین اگر دوست دارید یاد بگیرید ارزش زمانی پول چیست و چطور محاسبه میشود، این مطلب بهترین راهنمای شماست؛

حال که دیگر می دانید سیاست پولی و مالی چیست و چطور کار می کند، دیدتان به اقتصاد و سیاست های اقتصادی بازتر نشد؟!

برای دوستانتان بفرستید: