تیپرینگ در اقتصاد چیست و چه تاثیری بر بازارهای مالی دارد؟
در این مقاله سعی داریم به اهمیت توجه به موضوع تیپرینگ و بررسی چگونگی تاثیر آن بر اقتصاد و بازارهای مالی بپردازیم. تیپرینگ یکی از عوامل کلانی است که این روزها باتوجه به پاندمی بیماری کرونا نقش حائض اهمیتی را در جهت دهی به روند آتی بازار سرمایه و ارزهای دیجیتال ایفا میکند. در بحران های اقتصادی بزرگ مانند جنگ و یا پاندمی بیماری ها خیلی از کسب و کارها به ناچار تعطیل می شوند و افراد زیادی بیکار می شوند و اقتصاد ممالک دچار رکود می شوند.
بانکهای مرکزی، برای جلوگیری از تبدیل شدن این رکودها به فاجعه، شروع به چاپ و تزریق مستقیم پول از طریق سیاستی بنام تسهیل کمی می کنند. که این خود به نوعی سیاست انبساطی می باشد.
در سیاست تسهیل کمی، بانک مرکزی از طریق خریداری اوراق قرضه و دارایی پول زیادی وارد زنجیره اقتصاد می کند. پس از مدتی با آرام شدن شرایط و بهبود اوضاع اقتصادی بانک مرکزی حجم خرید اوراق را کاهش میدهد و در واقع حجم سیاستهای انبساطی خود را کمتر می کند؛ نام این اقدام تیپرینگ با معادل فارسی “کم کردن” است، که مفهوم آن “کاهش سرعت خرید دارایی” میباشد. در اقتصاد تیپرینگ به زمانی میگویند که بانک مرکزی شروع به کمتر خریدن اوراق کند.
حتما بخوانید : معاملات آتی چیست | همه چیز درباره معاملات فیوچرز
تیپرینگ به عنوان اولین گام در جهت خروج کامل از برنامه محرک پولی است و عمدتاً در مقابل سیاست تسهیل کمی که توسط بانک مرکزی ایجاد شده است، در نظر گرفته میشود. بعد از اینکه تثبیت اقتصادی توسط سیاستهای QE نتیجه بخش واقع شد، تیپرینگ انجام میشود. بنابراین تیپرینگ پس از یک دوره اجرای برنامههای تحریک اقتصادی انجام می شود.
همانطور که اشاره شد بانک های مرکزی به ویژه بانک مرکزی امریکا، برای تحریک اقتصاد در زمان رکود اقتصادی اقدام به اتخاذ سیاست های انبساطی میکنند. اما به دلیل اینکه ادامه این سیاست ها و تحریک اقتصاد با پول ارزان پس از بهبود شرایط، تورم خارج از کنترل و حباب قیمت داراییها را سبب می شود، سیاستهای تحریک کننده خود را معکوس می کنند.
تیپرینگ چگونه انجام میشود؟
بانکهای مرکزی به جهت افزایش اطمینان در بازار، در مورد اینکه تیپرینگ توقف یا ادامه مییابد، رویکرد خود را اعلام می کنند. برای دستیابی به این مهم و تعدیل فعالیت های بازار، هرگاه بانک های مرکزی بتوانند کاهش سیاست QE را پیش بینی کنند، آن را از قبل اعلام می کنند. در مورد QE، بانک های مرکزی با هدف کاهش دارایی خود که به نوبه خود موجب کاهش عرضه پول میشود؛ برنامههای خود را برای کاهش خرید دارایی ها اعلام می کنند یا آن ها را به فروش می رسانند، یا مجوز سررسید دارایی ها را می دهند.
نمونه ای از تیپرینگ
برنامه های مربوط به QE در امریکا به جهت کاهش نرخ بهره انجام می شود و شامل خرید داراییها مانند اوراق بهادار با پشتوانه رهنی و اوراق خزانه داری بلند مدت میشود؛ این خریدها عرضه را کاهش داده و به افزایش قیمت و کاهش بازده منجر می شوند.در نتیجه ی این کاهش بازده، هزینه استقراض کاهش مییابد.
وقتی هزینه استقراض کم باشد، تامین مالی پروژههای جدید برای کسب و کارها آسان تر می شود و اشتغال افزایش می یابد. در نهایت با افزایش نقدینگیِ حاصل از افزایش اشتغال، مصرف افزایش یافته و رشد اقتصادی را منجر میشود. بنابراین QE یکی از ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی امریکا است که از آن برای تحریک اقتصاد استفاده می کند. پس از محقق شدن اهداف حاصل از QE، فدرال رزرو وعده میدهد که این سیاست ها را به تدریج کاهش دهد.
حتما بخوانید : سیستم کال مارجین چیست | مارجین کال به زبان ساده
در جریان بحران مالی سال ۲۰۰۸ امریکا، فدرال رزرو برنامه QE بزرگی را برای مقابله با آن بحران طراحی کرده بود. در ماه June سال ۲۰۱۳، رئیس بانک مرکزی امریکا، اعلام کرد که تا زمانی که شرایط اقتصادی به لحاظ تورم و بیکاری مساعد باشد، هر ماه داراییهای بانک مرکزی را از طریق کاهش خرید اوراق و نه متوقف کردن آن، کاهش دهد.
پس از بحران مالی، فدرال رزرو از QE به عنوان ابزاری برای تحریک اقتصاد استفاده کرد. اما این ابزار نیز مانند تمام ابزارهای سیاستی همیشگی نیست و پس از رسیدن به هدف باید به تدریج لغو شود. برنامه های مربوط به QE در پایان سال ۲۰۱۳، ترازنامه بانک امریکا را به ۴.۵ تریلیون دلار رسانده بود و فدرال رزرو به این نتیجه رسید که به هدف خود رسیده و زمان تیپرینگ فرارسیده است. اما روند کاهش خرید اوراق تا ماه October سال ۲۰۱۴ ادامه داشت.
اما همیشه تیپرینگ با موفقیت روبرو نبوده و تجربه های ناموفقی هم داشته است. اینجاست که مفهوم تیپرینگ پررنگ می شود. اگر بانک مرکزی سریعاً از برنامه تسهیل کمی خارج شود ممکن است اقتصاد وارد رکود شود. همچنین اگر برنامه تسهیل کمّی را متوقف نکند ممکن است انتظارات تورمی به شدت افزایش یابد.
بانک مرکزی سوئد، در سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ موفقترین اقدام در کاهش ترازنامه خود را انجام داد اما پس از آن دائماً در حال افزایش ترازنامه خود بوده و هم اکنون به دوبرابر سقف قبلی رسیده است. در نتیجه در عمل امکان اجرای کامل ایده کاهش یا لغو برنامه QE تقریباً وجود ندارد. بانک مرکزی امریکا، بانک انگلستان، بانک مرکزی اروپا، بانک سوئیس و بانک ژاپن از جمله بانکهایی بودهاند که با صدور بیانیه سعی در کاهش سیاستهای QE یا لغو آن داشته اند اما در عمل برنامه خرید داراییهای خود را تجدید یا تسریع کردند و با افزایش ترازنامه خود مواجه شدند.
همه بانکهای مرکزی که در سال های اخیر برنامه QE را اجرا میکرده اند، در بیانیه های مختلف اعلام کرده اند که تصمیم به کاهش یا لغو این برنامه ها داشته اند. اما ثابت کردهاند که به طور پایدار توانایی تیپرینگ یا معکوس کردن کامل سیاستهای QE را ندارند و یا تمایلی به آن نداشته اند. عکس العمل های افراطیِ سرمایهگذارانِ بازارهای مالی، نسبت به اخبار کند شدنِ احتمالی محرکها از جمله مهم ترین دلایلی است که بانکهای مرکزی تمایلی به حذف برنامههای QE ندارند.
به عنوان مثال، هر گاه بانک های مرکزی بیانیه ای مربوط به احتمال کاهش خرید اوراق را اعلام میکنند، بازارهای مالی افت سنگینی را تجربه کرده و بازده اوراق قرضه افزایش چشمگیری پیدا میکند. این موضوع باعث می شود سیاست گذاران به هدف جلوگیری از آسیب رسیدن به بخشهای مالی برنامه تیپرینگ خود را متوقف یا حتی معکوس کنند.
حتما بخوانید : انواع کندل در بورس | همه چیز درباره کندلها در بورس
در پی همه گیری بیماری کرونا در سال ۲۰۱۹، بانک مرکزی ایالات متحده به منظور بهبود اوضاع اقتصادی، سیاستهای انبساطی گستردهای را به اجرا گذاشت و در اوایل سال ۲۰۲۰، به دلیل ترس از کرونا ترازنامه خود را به بالای ۷ تریلیون دلار رساند. در پایان ماه May سال ۲۰۲۱، صورت جلسه ای که در آن پیشنهاد برخی از اعضای کمیته سیاست گذاری، مبنی بر صحبت در جلسات آینده در مورد کاهش خرید اوراق در صورت تداوم پیشرفت اقتصادی ذکر شده بود، منتشر شد و پس از آن گمانه زنی های سرمایه گذاران مبتنی بر احتمال کاهش خرید اوراق آغاز شد.
تفاوت بین سیاست های انقباضی با تیپرینگ چیست؟
سیاست انقباضی نوعی سیاست پولی است که توسط بانک های مرکزی اتخاذ می شود تا در زمانی که اقتصاد رشد سریعی دارد یا تورم شدید است، رشد اقتصادی و تورم کنترل شود. مثلاً فدرال رزرو برای اجرای سیاست های انقباضی از طریق تغییر سیاستهای نرخ تنزیل نرخ بهره کوتاه مدت را افزایش می دهد، همچنین ممکن است داراییهای موجود در ترازنامه خود را از طریق عملیات بازار باز بفروشد.
سیاستهای پولی انقباضی نقطه مقابل سیاستهای پولی انبساطی هستند. سیاست انبساطی، از طریق افزایش تقاضا به وسیله محرکهای پولی و مالی اقتصاد را تحریک می کند. بنابراین QE از جمله ابزارهای سیاست انبساطی است. پس تیپرینگ به معنای معکوس شدن سیاستهای پولی تسهیلی یا QE است، در حالی که سیاست انقباضی به سخت تر شدن شرایط تامین مالی اشاره میکند. تیپرینگ و سیاست های انقباضی هردو به هدف افزایش نرخ بهره انجام میشوند، اگرچه که همیشه با هم اتفاق نمیافتند. همچنین تیپرینگ میتواند همزمان با تسهیل کمّی اجرا شود یعنی همزمان هم تیپرینگ و هم برنامه QE در حال انجام باشند.
بررسی چگونگی تاثیر تیپرینگ بر بازار سهام
در پی اجرای سیاستهای QE پس از بحران مالی سال های ۲۰۰۷ ۲۰۰۸، قیمت اوراق قرضه و سهام در بازار مالی ایالات متحده به وضعیت مطلوبی در آمدند در نتیجه، نگرانی سرمایه گذاران نسبت به تاثیر کاهش احتمالی این سیاست های مطلوب را به همراه داشت. همانطور که اشاره شد تیپرینگ، یک تئوری است اما در عمل بانکهای مرکزی که مجری برنامه محرک اقتصادی یا همان QE بوده اند هرگز نتوانستند محرکها را به صورت کامل و موفقیت آمیز از اقتصاد خارج کنند.
حتما بخوانید : اوراق صکوک چیست و چطور آنرا بخریم؟
بنابراین تاثیر دقیق تیپرینگ بر روی بازارهای مالی مشخص نیست؛ اما اغلب متخصصان بر این باورند که با شروع تیپرینگ، بازار های مالی و از جمله سهام واکنش منفی نشان میدهد.
امیدوارم از این مقاله نهایت استفاده را برده باشید.
دیدگاه
نظر بدهید