تاثیر افکار مثبت بر زندگی – اثرات نیروی ذهن بر زندگی فردی و اجتماعی افراد
تاثیر افکار مثبت بر زندگی چگونه روی زندگی فردی و اجتماعی ما تاثیر می گذارد؟ از آن جا که همه ما از عملکرد ذهن و تاثیرات آن بر زندگی فردی و اجتماعی مان و حتی روح و جسم خود خبر داریم، امروز ما در این مقاله قصد داریم تا با پرداختن به جزئیات و کلیاتی در خصوص ذهن، قدرت آن، قوه ی تخیل و افکارمان دریچه های دید جدیدی را به روی تان بگشاییم، اگر می خواهید بدانید کارکرد قدرت ذهن در این مواقع چیست و رفتن به کدام مسیر ذهنی و چگونگی نوع تفکر، می تواند احساس آرامش و لذت بیشتری در زندگی تان را به ارمغان بیاورد، با ما همراه باشید. پس در ادامه همراه ما باشید تا در خصوص با تاثیر افکار مثبت بر زندگی صحبت کنیم و تمامی مواردی که در خصوص با اثرات نیروی ذهن بر زندگی فردی و اجتماعی افراد باید بدانید را خدمت شما عزیزان عرض کنیم. در انتهای این مقاله میتوانید بگویید که تاثیر افکار مثبت بر زندگی خودتان به چه صورت بوده است.
تاثیر افکار مثبت بر زندگی
بر اساس نتیجه تحقیقات به دست آمده، آموزش و آگاهی ذهن، تاثیر بسیار قوی و معناداری بر سطح کیفیت زندگی افراد و نیز شادی و موفقیت آن ها دارد، ولی در حال حاضر، جامعه ی بشریت با شدت و هدت هر چه تمام تر و صرف هزینه های بسیار و منابع متعدد، تلاش های فراوانی در این زمینه کرده است اما، هنوز که هنوز است، نتوانسته است به اطلاعات دقیق و روشنی از ذهن آدمی برسد.
ذهن آدمی، صرفا برای انجام کاری مثلا غذا خوردن، سرکار رفتن، رانندگی کردن، فکر کردن، خواندن و نوشتن و سایر موارد آفریده نشده است و دارای پیچیدگی های بسیاری ست که کشف تمام کارایی آن، از ادراک بشریت خارج است و اگر تمام ابعاد ذهن آدمی کشف گردد کارهای بسیار مهم و پیشرفته تری از آن بر می آید. چنانچه این جمله را بارها شنیده ایم که طبق تحقیقات دانشمندان دنیا، انسان در طول عمرش، تنها از ده درصد مغزش بهره می جوید. حال در نظر بگیرید اگر نه از صد درصد مغزمان، بلکه فقط از نیمی از آن استفاده کنیم، چه می شود؟! مشکلی که وجود دارد ذهن آدمی نمی تواند حضور کامل در لحظه ی حال داشته باشد و بهترین بهره وری را از آن حالت کسب کند. ذهن انسان از روی عادت، وقایع گذشته را مرور می کند، گذشته ای که در همه زوایای اندیشهاش رخنه کرده است مانند: ناکامی ها، غم ها، ترس ها، تضاد ها، تجارب آسیب زا، تجاوزات فردی و تعارضات و …
همه ما کم و بیش می دانیم که، غرق کردن ذهن در زمان گذشته و سلطه ی افکار چرخشی ناخوشایند و درد آور آن، بیگمان انسان را از پروراندن ذهن و ایدههای نوین و بارش خلاقیت های فکری باز می دارد. متاسفانه باید بگوییم که طی نتایج تحقیقات به عمل آمده بر روی افراد، «اشتغال ذهنی»، بهطور اغراقآمیزی معطوف به زمان گذشته است، با همه ی سرخوردگی ها و رفتارهای پر از تکبر و خود بینی و سرشار از خشم درونی، و از آنجایی که در گذشته ماندن برای تجارب درونی انسان، زبان مشترکی نیست، ذهن انسان محصور عواطف منفی و احساس گناه و اضطراب شدید و خشم نیز دچار سرگشتگی و در جا زدگی همیشگی می شود.
همچنین، همیشه در اعماق ذهنش گرفتار نشخوار فکری ست و برای این که از شر هیجان های محبوس شده و مخرب درون خویش رها شود، می بایست بتواند نواقص و کمبودهای ذهنی خودش را شناسایی کند، یعنی نوید این است که انسان اگر بخواهد و تلاش کند می تواند از تمامی پسماند های خاطرات تلخ گذشته و روزگار غمگین سپری شده در ذهنش خلاص شود، ولی همانطور که تاکید کردیم با تلاش و نیز به شرط آنکه بتواند الگویی مناسب، برای عدم تکرار همیشگی خاطرات قدیمی در ذهنش، جایگزین کند.
علم روانشناسی و عصب شناختی همواره در تلاش بوده است که هزار تو های روان و ذهن انسان را کاوش کند. طبق یافتههای این علم، انسان قادر است با پرورش و شناخت و آگاهی بر عملکرد ذهنش و نحوه پردازش اطلاعات، ظرفیت و توانایی آن را افزایش دهد و بر آن تسلط یابد. انسان می تواند با تفکر مثبت و خوشبین بودن بر کیفیت ذهن و ارتقای سطح زندگیش بیفزاید و بر طبق همین الگوی ذهنی مثبت می تواند حتی بهتر زیستن خود و افراد دیگر را نیز ارتقا بخشد، چرا که محققان این حوزه معتقدند بیشتر دستاورد های انسان، حاصل باورها و عقاید ذهنی او و یا همان قانون جذب است.
“فرانکل” عصب شناس و روانپزشک اتریشی، تعبیر جالبی دارد که فکر کردن به مشکل، سبب ایجاد آن مشکل می شود (قانون جذب)، ما میتوانیم با استفاده از تکنیک های قانون جذب و افکار مثبت، بر وسواس و ترس های عصبی درون ذهنمان که معمولاً با اضطراب شدید همراه هستند، غلبه کنیم. این نوع نگرش بهترین و مفیدترین تاثیرات را در تمام حیطه های زندگی آدمی دارد، انسان اگر بتواند این توانایی را در خود ایجاد کند که، در خصوص هر چیزی در خلقت و جهان هستی اعم از فراوانی، مهر و عاطفه، خانواده و فرزندان، شفا و سلامتی، عشق، کار و … نگاهی مثبت و والا داشته باشد، بی شک خوشنودی ای بی بدیل و آرامشی عمیق در تمام مواردی که ذکر کردیم برایش حاصل خواهد شد، بی آنکه تلاش فیزیکی و یا غیر فیزیکی چندانی انجام دهد.
همانطور که “حضرت مولانا” در معنوی مثنوی خود در خصوص قانون جذب نیز این گونه فرموده اند که:
در جهان، هر چیز چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد سرد
پس به هرچه در ذهنت به آن بیندیشی و بپرورانی، بی شک، خواهی رسید. عده زیادی از ما انسانها، استفاده کردن از تمامی ظرفیت های ذهنمان را فرا نگرفتهایم، چرا که با آموزش و کسب مهارت می توانیم ذهنی مثبت و نشاط انگیز داشته باشیم که به دنبالش حس رضایت مندی و آرامش و ثبات ذهن را شاهد خواهیم بود. “سلیگمن”، روانشناس و استاد دانشگاه امریکایی و نویسنده ی مجموعه کتاب های خود یاری، نیز همیشه بر خوش بین بودن تاکید داشته است، این که چگونه مسیر افکار خودمان را به سمت افکار مثبت سوق دهیم تا بتوانیم از دغدغه ی دائمی پریشانی و تشویش و افسردگی ذهن و روان رهایی یابیم.
انسان، با آن اندیشه های مثبت می تواند توانمندی، اعتماد به نفس، خود باوری را در خود افزایش دهد و با ذهنی انسجام یافته و با ثبات؛ عاری از تشویش؛ در تمامی عرصه های زندگی تکامل یابد و به کامیابی برسد؛ اگر انسان توانایی تسلط و مهار بر اندیشه ی خویش را پیدا کند، در مواجهه با انبوه مشکلات عصبی و پر تنش و فشار های روانی، به راحتی میتواند عنان اختیار هیجانات منفی و ناخوشایند را بر عهده بگیرد، که این امر مستلزم آگاهی و شناخت و رهایی از افکار ناسازگار و مخرب است. به عبارت دیگر، انسان با شناسایی دقیق هیجان های منفی ذهنش، توانایی هر چه بهتر و بیشتر آرام سازی و استقرار ذهنی خویش را به راحتی کسب می کند.
انسان هایی که سال ها از نوعی ناخوشی و رنج عمیق در عذابند و متاسفانه تعدادشان نیز کم نیست، با یادآوری روزگاران پیشین و هیجان های منفی و محبوس شده ی ذهنشان، پیوسته دچار یأس و ناامیدی هستند. در اینجا، می توانیم با انجام تمرین هایی مانند یوگا، مراقبه، مدیتیشن، شنا، دعا، رفتن به طبیعت، نوشتن و غیره، مسیر انحرافی افکارمان را در ذهن متوقف کنیم. ما همواره با تغییر جهت دادن ذهنمان، می توانیم با الگوهای مهارتی و راهبردهای جدید بر آن تسلط پیدا کنیم و مدیریت آن را برعهده بگیریم و نیز مکانیزم های اثرگذار و مداخلات مبتنی بر ذهنی باثبات و آرام را، فرا بگیریم.
همه ما انسان ها همواره ملزم به دانستن این نکته هستیم که اگر هر یک از ما، خواهان زندگی ایدهآل، توأم با آرامش، نشاط و امیدواری هستیم، چارهای جز بکارگیری مهارت های کنترل ذهنمان نداریم. بی تردید، پالایش ذهنی باعث می شود، هر آنچه که پسماند ذهنی و زباله دان ذهنمان بوده است و همین طور، بخش اعظم افکار وسواسی و افراطی مان به حاشیه رانده شود. پس با توجه به تنگناهای بشری و شرایط و موقعیتهای استرس زا، راه حل مطلوب برای ما این است که توانایی تفکیک افکار مخرب از غیر مخرب را داشته باشیم و ذهنمان را با محتوای مثبت و سازنده پر کنیم، تا در جهت ارتقای سطح زندگیمان گامی مؤثر برداشته باشیم.
بزرگ ترین مشکل ما، پدیدهای است که به آن افکار مزاحم می گوییم یا به آنچه که هنوز روی نداده ساعت ها، روزها و یا حتی ماه ها، می اندیشیم و دستخوش نگرانی و اضطراب می شویم. خیلی از ما انسان ها به بیهودگی غم های گذشته و نگرانی آینده پی بردهایم، اما حقیقتاً در گرداب افکار بیهوده محصور شدهایم، شایسته است برای رهایی از تیرگی های باطنی، مشکلات و بیماری های جسمی و امراض روحی مختلف ذهنمان، افکارمان سیری مثبت نگر و مثبت اندیش طی کند که آن هم به مدد جاذبه انرژی مثبت، امکانپذیر است.
بی شک در زندگی همه ی افراد نگرش مثبت، خوش بینانه و والا، بر هر موانعی، موفق و پیروز می شود و در مواجهه با هر نوع ناملایماتی، صحت روان انسان را تضمین می کند. همان طور که “فلورانس اسکاول شین”، نویسنده و هنرمند آمریکایی، در راستای این مبحث معتقد است که: «اگر هنوز به مراد های دل خود نرسیده اید، پس بی شک از پروردگار و کائنات درست طلب نکرده اید، چرا که دعا، دقیقا همان گونه برآورد می شود که بر زبان جاری شده است. اگر آرزو های ملال انگیز شخصی به گونهای ملال انگیز برآورده می شوند و خواستههای بی صبرانه اش مدت های زیادی به تعویق می افتند، و یا حتی به شیوه ی خشونت باری تحقق می یابند از این رو است که در کمال منفی نگری، سستی، بی اعتمادی، تردید و بی اعتقادی به خداوند و کائنات، خواسته خویش را طلب کردهاید.»
به عبارت دیگر، یعنی در ذهن این شخص و در درون او، آن افکارخوش بینانه و انرژی های مثبت دیگر رنگ باخته است. اگر به عمق این دیدگاه ژرف پی ببریم، بی درنگ با این نگرش بسیار ارزشمند همراه خواهیم بود که، داشتن ذهنی مثبت هم ارمغان آور هوش است و هم قدرت تفکر انسان را می افزاید و نیز روشن بینی خاصی به او عطا می کند، چرا که صرف نظر از برکات معنوی یک ذهن خوش بین و مثبت نگر، همین ویژگی و فضیلت ذهن آرام و یا در اصطلاح ذهن رام شده، سبب می شود که انسان به هنگام مشکلات و موانع، آشفته و وحشت زده نشود، و قدرت تصمیمگیری خود را حفظ کند و با اقتدار بهتر و انسجام بیشتر در مدیریت ذهن خویش، راه حل مشکل را بیابد و کامیاب و خرسند و پیروز، برمشکل و مشکلات فائق شود.
نتیجه یک نگرش مثبت و یا مثبت نگری فارغ از مدیریت ذهن آدمی، امید و آرامش می باشد. بنابراین برای رسیدن به آرامش و امیدواری باید حتی الامکان، فرصت بروز به افکار منفی و نا امیدانه را ندهیم و با نکوهش تفکر منفی در برابر آن، افکار معنوی مثبت، نیک بینی و اطمینان بخش را به کار ببندیم که امری مطلوب و مناسب می باشد. هر انسانی که گرایش به تفکرات مثبت و سلطه ذهن خویش را دارد چنین نگرش و دیدگاهی در پس هر رنج، یک شادکامی و آسودگی خاطر را در خود به همراه دارد. از آنجایی که ثمره ی نا امیدی، اضطراب و تشویش است، روانشناسان، انسانها را از منفی نگری بر حذر می دارند. پافشاری بر نقاط منفی زندگی و به خاطر سپردن آنها و فراموش کردن جنبههای مثبت، به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران و یااز نظر یک عقل سلیم، کفران، در برابر نعمتهای الهی است.
اندیشه مثبت و قدرت ذهن انسان در زندگی همه ی افراد، نقش بسیار با اهمیتی دارد، به عبارت دیگر باید بگوییم که این ذهن یک انسان است که سبب تفاوت و تمایز او با سایر موجودات زنده ی دیگر در کل این جهان هستی شده و اگر به طور درست و صحیحی از آن استفاده شود می تواند تاثیرات بسزایی در زندگی او بگذارد و از آنجا که تفکر همه ی انسان ها، به دو بخش افکار منفی و افکار مثبت تقسیم می شوند، صاحب نظران در پی تحقیقات خود، در این زمینه به این نتیجه رسیده اند که همین تفکراتی که در ذهن آدمی ست و هر فرد ممکن است همیشه نسبت به آن و تاثیرش بر زندگی اش بی تفاوت و بی توجه باشد و آن را خرد و بی اهمیت بداند، می تواند عمیق ترین آثار را بر زندگی افراد بگذارد.
اگر فردی خودش انتخاب کند که ذهنش را آکنده از افکار مشوش، مغشوش و آسیب رسان کند و شخصیت و هویت درونی خود را این گونه بسازد، اثرات مخرب و منفی همیشه در زندگی خود و اطرافیانش می گذارد و مشکلات و موانع بیشتری را در هر لحظه از زندگی به سمت خود جذب می کند، و اگر فردی خودش انتخاب کند که با افکار مثبت، مثبت اندیشی کرده و عشق و مهر و آرامش و اعتماد جایگزین بی اعتمادی، خشم، استرس، تنش و آسیب های روانی باشد، اثرات مثبت و قابل توجهی روی زندگی خود و اطرافیان خود گذاشته و به راحتی از سد همه ی موانع و مشکلات بگذرد. به طور واضح تر، انسان هر یک از این افکار را شیوه و سر لوحه ی ذهن و زندگی خود قرار دهد، زندگی او تا آخرین لحظه ی عمرش تحت تاثیر آن روش قرار خواهد گرفت.
نگاه مثبت و مدیریت صحیح بر ذهن، فرصت تجزیه و تحلیل بهتر مسائل را به انسان می دهد و در سایه ی چنین نگرشی است که انسان می تواند برای مشکلات و رنج های خود، تصمیم گیری مناسبی داشته باشد و به آن معنا دهد و در نتیجه تمام مصائب، دردها و الامش ارام و قرار گیرد، چرا که نگرش منفی در ذهن، نه تنها در اثنای امور ناخوشایند شخص، تخفیف تالماتی را به همراه نخواهد داشت بلکه ناخواسته ذهن او را در مسیر همان رنج ها و بیماری ها قرار خواهد داد تا این چرخه ی دلهره و نا امیدی، همچنان در عمق وجود و اعماق ذهنش تکوین یابد و وی را از داشتن هر نوع بینش و قدرت عقلانی باز دارد.
چنانچه بارها در کتب گوناگون یا منابع خبری از دانشمند پر آوازه «انیشتین» نقل شده است که : ” علوم و دانش آن همیشه دارای محدودیت هستند، اما قوه ی تخیل می تواند از آن پیشی بگیرد و کل کره خاکی را تحت تاثیر خود قرار دهد.”
قوه تخیل و استفاده از آن، امری عبث و کوچک نیست؛ قوه ی تخیل به آدمی نشاط، آفرینش زیبایی، خلق هنرمندانه، نبوغ و جسارت داشتن می دهد. مژده این است که، هر فردی می تواند با مجموعه تمرینات کوچک و ساده ای، تخیل خود را به گونه ای رشد داده و یا حتی جهت آن را تغییر دهد که هر آنچه در ذهن و یا رویاهای خود متصور است را با وضوح هر چه بیشتر و سهولت ببیند و به آن جامه عمل بپوشاند. در این خصوص، مجددا در مثنوی معنوی به قدرت ذهن درون هر انسان با بیت زیر اشاره شده است که:
اي برادر تو همان انديشه اي
مابقي تو استخواني و ريشه اي
گر گُل است انديشه ات، گلشني
ور بـــود خـاري، هيمة گُلخني
در جهان بینی هر انسانی، گاه جاذبه و گاه دافعه صورت می گیرد. یعنی هر تصویری بعد از سپرده شدن به ذهن شروع به زاد و ولد می کند و گستردگی و پیچیدگی عجیبی مییابد، این همان قدرت جاذبه فکر است. به بیانی دیگر، هر فکری، افکار همجنس خود را جذب و غیر همجنس خود را دفع می کند. پس مادامی که انسان به پیشواز ناامیدیها رفته است، پیرو افکار منفی بوده و یارای نگرشی خوشبینانه را نخواهد داشت و بدین خاطر این ذهن اوست که بر او سلطه دارد و در گرداب یاس گرفتار شده است.
روح انسان با اندیشههای نیک و امید بخش و حقیقی، نیرومند و توانا می گردد اما با تسلط اندیشههای شر، نیرویش تحلیل می رود. در صورت، انسان باید تمام هم و غم خود را متوجه اندیشه های خود کند تا بتواند بر ذهن خویش حکمرانی کرده و بر آن سلطه یابد و همچنین در صدد دستیابی به سعادت و آرامش درونی خود گردد که بی تردید این امر تنها از طریق اعمال نگرشی مثبت معنوی محقق می گردد، همراه با اعمالی چون مدیتیشن، یوگا، مراقبه …
انسان تا زمانی که به خودشناسی و تفکیک افکار در اعماق ذهنش نرسیده باشد به راحتی بازیچه ی ذهن خویش می شود و افکار مزاحم، همچنان مسلط بر ذهنش خواهند بود. وقتی این افکار مزاحم معضل بزرگی برای شخص محسوب می شوند، این فرد دیگر قادر به تصمیمگیری درست نخواهد بود. زمانی که غصه و حسرت و اندوه برای اتفاقات تلخ گذشته و نگرانی و بیم از آینده ای پیش رو و نامعلوم در مقابل هم و در ذهن شخص به مقابله بر می خیزند و او را دستخوش اضطراب و نگرانی می کنند، این حق زندگی در زمان حال را سلب می کنند و لذت و بهره مندی از آن را نابخردانه پایمال می کنند.
باید در نظر داشته باشید که “ایمان” جز ارکان اصلی در این راه است، هرگز تسلیم نشوید و قید آرزوهای خودتان را نزنید، و برای آن ها مشتاقانه بجنگید. هنگامی که برای رسیدن به مقصد و مقصود خاصی، با ایمان به قدرت تخیل و نیز قدرت فکر و ذهن و افکارتان پیش بروید، می توانید به هر آنچه که درستی تمرکز کرده اید، برسید. هر میزان اضطراب شخص ، بیشتر باشد، به همان تناسب و میزان هم موجبات فرسایش توان و انرژی شخص خواهد بود و قدرت را در حل مشکلات و تضادها و موانع پایین خواهد اورد.
بیایید ذهن خودمان را یک دشت بزرگ و پهناور در نظر بگیریم، که در آن باغبان، می تواند با استفاده از گل ها و گیاهان و بذرهای خوب و مفید آن را پر کند و در نهایت محصولات عالی و با کیفیت درو کند و یا از آن باغ هیچ استفاده ی بهینه ای نکرده و آن را به حال خود رها کند تا مملو از گیاهان خودرو و هرز شود و یا گیاهان مفیدی در آن نکارد و در آخر محصولاتی کاملا بی فایده و مخرب درو کند. پس با این مثال می توانیم ذهن را به همین دشت پهناور تشبیه کنیم و باز هم خودمان انتخاب کنیم که آن را با افکاری نادرست، پوچ و واهی پر کنیم و یا زیبا و مفید و مثمر ثمر.
ما به خوبی می دانیم تمامی این فشارهای روحی ناشی از اندوه و اضطراب، زندگی در گذشته و سر خوردگی های ناشی از آن، منجر به افسار گسیختگی ذهن انسان می شود و عاقلانه ترین راه این است که، کارهای مطلوب را جایگزین آن کنیم که در ابتدای مقاله نیز به آن هااشاره گردید. بنابراین انسان با سوار بر مرکب ذهن خویش می تواند موجبات شکوفایی و بالندگی درونی خویش را فراهم کند، پس آنچه که در انتهای این گفته ها انتظار می رود، یک انسان خردمند و دارای منطق به آن عمل کند این است که در زمینه ی ذهن خود و مدیریت آن نبایست منفعل و بی اختیار عمل کند، بلکه می بایست فعالانه بر جریان فکر و ذهن خویش، نظارت کامل و مطلوب داشته باشد.
برای هر انسانی، راز ارامش و اعتماد به نفس، تنها در مهار و تسلط بر افکار و ذهن خویش می باشد، بنابراین برای رسیدن به چنین وضعیتی، ذهنش را مملو از ایده های مطلوب و افکار مثبت کند، تا روح و روانش قرین توفیق و سعادت گردد. البته این نکته را نیز باید بدانید که، تفکرات شما مسری می باشد. به عبارت ساده تر، هر آنچه درون شماست و نیز افکار شما روی عزیزان و اطرافیانتان تاثیر مستقیم می گذارد، یعنی تفکرات شما دارای همه گیری و یا همان قابلیت سرایت می باشند.
پس نتیجه می گیریم بهترین روش و راهکار این است که خوشحال باشیم، شاد زندگی کنیم تا قوه ی تخیل و قدرت ذهنی مان تاثیرات مثبتی در ابتدا روی زندگی خودمان، جسم و روحمان و سپس اطرافیانمان بگذارد. اگر شما قصد دارید که با سرعت بیشتر و بدون معطلی به خاسته های خود جامه ی عمل بپوشانید و یا محقق شدن یک رویا را متصور شوید و از احساسات مثبت ناشی از آن غرق سرخوشی و لذت شوید، می بایست با استفاده از قوه ی تخیل و نیروی ذهنتان، تفکرات منفی را پس زده و خود را بمباران افکار مثبت کرده و در یک آینده ی رویایی و زیبا مشاهده کنید، تا نه تنها با داشتن افکار مثبت و روحیه بخش، آرامش را به زندگی تان دعوت کنید بلکه به کمک جهان هستی و نیروی کائنات، بدون اینکه تلاش خاصی بکنید، تمام اتفاقات مثبت را به سمت خود جذب کنید.
پس با توجه به قانون جذب، برای کائنات و جهان هستی هیچ فرقی نمی کند که شما به سمت کدام دسته از این افکار می روید و یا از کدام یک بیشتر در زندگی تان استفاده می کنید، آن ها فقط اتفاقاتی را بر سر راه ما می گذارند که ما به واسطه ی تخیل و قدرت ذهن و اندیشه مان آن ها را به سمت خود جذب کرده ایم، پس اینجا می توانیم به قدرت نا محدود ذهن و تاثیر عظیم افکارمان بر زندگی مان چه خود آگاه، چه ناخودآگاه، پی ببریم و چه خوب است که همه ی ما با تمرین و تکرار در لایه های زیرین و پوسته های عمیق وجودمان، به افکار مثبت و مثبت اندیشی گرایش پیدا کنیم و آن را سرلوحه همیشگی زندگی مان کنیم تا هر روز شاهد معجزات بیشتری باشیم. به عبارت ساده تر با در پیش گرفتن افکار مثبت و استفاده از آن، هم خود از آن بهره مند خواهید شد، هم دیگران.
کلام آخر
قصد ما از انتشار این مقاله با عنوان تاثیر افکار مثبت بر زندگی، آگاهی بخشیدن به شما جهت تفکیک افکار منفی از مثبت و استفاده و بهره برداری از افکار مثبت جهت زندگی بهتر و احساسات مطلوب تر است، اینکه هر یک از ما بدانیم قوه ی تخیل و قدرت هر آنچه که در ذهنمان می گذرد چه تاثیرات شگرف و عمیقی در لحظه لحظه ی زندگی مان و نیز خلق آینده مان دارد، با تفکرات زیباتر و احساسات بهتر و بیرون راندن افکار مخرب و احساسات منفی و همچنین زندگی کردن فقط و فقط در زمان حال، می توانیم فرایند رسیدن به آینده ای زیبا، رهایی از گذشته و داشتن درون و بیرونی سلامت و تندرست و خرسند، را بیش از پیش هموار سازیم. امیدوارم از این مطلب آموزشی با نام تاثیر افکار مثبت بر زندگی نهایت لذت و استفاده رو برده باشید. فکر کنم اکنون بتوانید بگویید که تاثیر افکار مثبت بر زندگی شما به چه صورت است.
دیدگاه
1 دیدگاه
Do you want to promote your website for free? Have a look at this: http://www.completely-free-ad-posting.xyz
نظر بدهید