در سرمایه گذاری, کاربردی رابطه بین نفت و طلا چگونه است؟
اگر بخواهید رابطه بین نفت و طلا را متوجه شوید، باید بررسی کنید تا دریابید که وقتی قیمت نفت افزایش نوسان پیدا می کند، قیمت طلا چه واکنشی به این نوسان قیمتی نفت نشان می دهد و برعکس؛ البته امکان دارد هیچ واکنشی نشان ندهد که تکرار این موضوع در طول زمان، ثابت می کند که رابطه بین نفت و طلا یک رابطه خنثی است و قیمت این دو دارایی، هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارد و افزایش و کاهش قیمت یکی از آن ها، روی دیگری اثرگزار نیست؛ به همین دلیل در این مطلب قصد داریم در مورد رابطه بین نفت و طلا صحبت کنیم تا در انتها دریابیم که چطور می توانیم با درک رابطه ی قیمت نفت و طلا سود کسب کنیم و قیمت طلا و نفت را در آینده پیش بینی کنیم؛
رابطه بین نفت و طلا
بسیاری از تحلیلگران با ارائه اطلاعاتی درباره روند قیمتی بلندمدت طلا و نفت، بر این باورند که این دو رابطه مستقیمی با هم دارند و این بدین معنی است که وقتی یکی روند صعودی به خودش بگیرد، دیگری هم در مدار صعود و رشد قرار خواهد گرفت. از طرفی انجمن جهانی طلا این باور رایج را نمی پذیرد و در گزارشی گفته طلای سیاه و فلز زرد همبستگی با هم ندارند و تنها بعضی عوامل به حرکت مشابه این دو در مواقع خاص می انجامد.
بدین وسیله، نرخ پایین دلار در برابر سایر ارزها از قیمت نفت و طلا حمایت می کند، به این خاطر که این کامودیتی ها عمدتا با دلار خرید و فروش می شود و افت ارزش آن موجب می شود تریدرهایی که ارزهای دیگری در اختیار دارند، بتوانند با قیمت پایین تر نفت و طلا خریداری کنند. همچنین تورم بالا (بیش از ۳ درصد) هم به افزایش بهای هر دو این کامودیتی ها کمک می کند.
حتما بخوانید : بهترین سرمایه گذاری با ۱۰ میلیون تومان
با این وجود عوامل دیگری هم وجود دارد که راه نفت و طلا را از هم جدا می کنند. طلا همواره به عنوان دارایی امن مشهور بوده و نفت دارایی می باشد که نوسانات بیشتری تجربه می کند. جدایی نفت و طلا به ویژه در زمان وقوع بحران ها خود را نشان می دهد. در این زمان، سرمایه ها به طرف طلا هجوم می آورند و از نفت و سایر کامودیتی های ریسکی می گریزند. در حقیقت شیوع کرونا نیز در زمان خودش به این خاطر که ریسک اقتصادی را افزایش داد، به طلا کمک کرد و از طرفی نفت خام آمریکا را به سطوح هرگز دیده نشده منفی ۴۰ دلار بر بشکه رساند!
یک تحلیلگر که به ارتباط نفت و طلا باور دارد، بیان کرده است که نفت می تواند روند آتی طلا را پیش بینی کند. به گفته وی؛ برای این کار باید به قراردادهای آتی نفت برای سررسیدهای طولانی مدت (۳ سال به بالا) توجه کرد. او می گوید قیمت نقد یا سررسیدهای تحویل فوری پیش بینی کننده خوبی برای طلا نیستند.
عوامل همسوساز طلا و نفت
بین کامودیتی ها، نفت بیش ترین حجم تجارت را با دلار دارد و بعد از آن طلا قرار می گیرد و این امر به این دلیل است که سقوط ارزش دلار که اخیرا به کف ۲ ساله رسیده است، کامودیتی ها را برای دارندگان سایر ارزها ارزان می کند و بدین ترتیب بازده خرید آن ها رشد خواهد کرد. برای مثال بعد از درگیری جهان با کرونا، بسیاری از اقتصاد‌های بزرگ برای تحریک تولید و مصرف، دست به تزریق نقدینگی زده اند.
در آن زمان اتحادیه اروپا بزرگ ترین بسته حمایتی تاریخ خود به ارزش ۷۵۰ میلیارد یورو را تصویب کرد. همچنین آمریکا به عنوان بزرگ ترین اقتصاد دنیا، سه بسته محرک اقتصادی اجرا کرد و با پیشنهاد اعضای جمهوری خواه سنا برای تزریق ۱ هزار میلیارد دلار موافقت کرد؛ اگرچه اجرای بسته چهارم منوط به طی روندی شامل تایید دموکرات هاست. این سیاست انبساطی بانک های مرکزی سرتاسر جهان به کاهش نرخ دلار منجر شده و به نظر می رسد این روند با توجه به پابرجایی بحران ادامه داشته باشد.
این اقدامات طلا را به شدت تقویت کرد، به این خاطر که دلار به عنوان یک دارایی امن رقیب فلز زرد، بازدهی مثبتی ندارد. از طرفی نفت با این وجود که نوسانات شدیدی را تجربه نکرد، تحولات دلار را به عنوان عاملی حمایتی پشت خود داشت. از ارز که بگذریم، به تورم می رسیم؛ به گفته انجمن جهانی طلا، داده های تاریخی نشان می دهد وقتی تورم کم باشد (زیر ۳ درصد)، دیگر کامودیتی ها بازدهی چندان مناسبی ندارند، ولی طلا کمی رشد خواهد کرد. با این وجود در زمان تورم بالای ۳ درصد هم کامودیتی ها و هم طلا که البته یک کامودیتی محسوب می شود ولی ویژگی های خاص خود را دارد، با افزایش ارزش مواجه می شوند.
در حقیقت طلا همواره به عنوان کالایی که می تواند ارزش دارایی سرمایه گذاران را حفظ کند، شناخته می شود. از طرفی دیگر کامودیتی ها هم در این صورت با سرمایه گذاری بیشتری نسبت به مواقع تورم پایین مواجه می شوند؛ مسئله ای که قیمت آن ها را تقویت می کند. بعضی اوقات سیاست های بانکی مثل آنچه امروزه شاهدش هستیم به تورم بالا می انجامد که طلا و نفت را همسو می کند، ولی بعضی کارشناسان معتقدند که نفت می تواند با چند واسطه به رشد طلا منتهی گردد.
به گفته تحلیل گران، زمانی که قیمت نفت افزایش پیدا می کند، هزینه های خانوارها به صورت معمول در کشورهای مصرف کننده این کامودیتی افزایش می یابد و مصرف دیگر اقلام کاهش پیدا خواهد کرد؛ مسئله ای که موجبات کند شدن اقتصاد و افت ارزش سهام در بورس فراهم می کند. همین اتفاق تورم را در این کشورها بالا برده و رشد طلا را به دنبال خواهد داشت. توجه به این نکته نیز الزامی است که عکس این موضوع صادق نیست و این بدین معنی است که به باور کارشناسان، طلا نمی تواند قیمت نفت را با نوسان مواجه کند. نفت به صورت معمول از نسبت عرضه و تقاضا تاثیر می پذیرد و طلا در کنار این موضوع، بیشتر از سیاست های کلان اقتصادی متاثر است.
عوامل جداکننده مسیر طلا و نفت
حتی چنانچه باور تحلیلگرانی را که قائل به رابطه مستقیم نفت و طلا هستند، بپذیریم، بخش نه چندان کوچکی برای زمان هایی که این دو به مسیرهای متفاوت میل می کنند، باقی می ماند. بحران واژه ای است که طلا بسیار به آن علاقه مند است. با این وجود بحران برای نفت با شروطی می تواند تقویت کننده قیمت محسوب شود. به منظور تبیین این امر، بگذارید تنش های ژئوپلیتیک ایران و آمریکا در عراق را مورد بررسی قرار دهیم؛ در این واقعه که حدود ۱ هفته از فاصله شهادت سلیمانی تا پاسخ موشکی ایران طول کشید، نفت و طلا رفتار مشابهی را نشان دادند. به این خاطر که تنش ها در صورت کشیده شدن به رویارویی نظامی می توانست در عرضه نفت خاورمیانه اختلال شدید ایجاد نماید، در مقطعی قیمت این کامودیتی حتی به مرز ۷۲ دلار بر بشکه نیز رسید!
حتما بخوانید : رمزارزهای با پشتوانه طلا
از طرفی طلا هم به این خاطر که پناهگاه امنی به حساب می آید، واکنش مثبت اگرچه موقتی به این امر نشان داد. اما نکته مهمی که باید به آن توجه داشت اینجاست که اگر تنش ها چشم انداز اقتصاد جهانی را تیره کند، واکنش طلا و نفت فرق خواهد کرد. برای مثال اخیرا دو کشور آمریکا و چین بر سر موضوعات گوناگون مثل مسائل تجاری، سیاسی و همچنین ابهامات درباره منشأ کرونا با تنش های زیادی در خصوص با یکدیگر روبرو شده‌ا ند؛ موضوعی که به بسته شدن کنسولگری دو کشور نیز منتهی شد. این اتفاقات به طلا کمک کرد تا رکورد بزند، ولینفت با هر خبر بد از رابطه دو اقتصاد برتر جهان، دچار کاهش قیمتی شد. دلیل این واکنش منفی از طرف نفت، انتظارات از کند شدن روند رو به بهبود اقتصاد جهانی و به تبع آن کاهش مصرف سوخت است.
به علاوه کرونا هم واکنش های مختلفی از این دو کامودیتی گرفته است. از یک طرف، نفت که به ویژه در آوریل آن زمان با سقوط تقاضا به دلیل قرنطینه میلیاردها انسان مواجه شد، اتفاقاتی را از سر گذراند که هرگز پیش از آن شاهدش نبود: از پر شدن موجودی انبارها به حد بی سابقه تا سقوط قیمت نفت به محدوده منفی. با این حال، کرونا در زمان خود، بیش ترین خدمت را به طلا کرد. نااطمینانی از آینده اقتصاد بخش عمده ای از سرمایه ها را در سرتاسر دنیا از جمله در ایران به سمت طلا سوق داد و دوره خوبی را برای آن به ارمغان آورد. در آخرین تحولات، هر اونس طلا در مقطعی از معاملات، به رکورد ۲ هزار دلار رسید ولی در ادامه در مسیر نزولی قرار گرفت.
تورم؛ دوست طلا و کامودیتی ها
یکی از مسائل قابل توجه در عرصه بازارهای مالی، رابطه مستقیم قیمت کالاها و ارزش ارزهای کشورهای مختلف جهان با یکدیگر است. به صورتی که در هیچ بازاری نمی توان فردی عمل کرد و به اخبار و اطلاعات مربوط به آن کالا یا ارز بسنده کرد و می بایست اطلاعات جامعی اگر نگوییم از تمام کالاها لااقل از تعداد زیادی از آن ها را جمع آوری و تحلیل کرد تا به نتیجه ای مطلوب رسید. البته درباره رابطه دلار و نفت که به آن پرداخته شد و چه درباره مسائلی که در ادامه مطرح می شود، باید این را در نظر داشت که خصوص با ارزها و کالاهای حساس مانند نفت و طلا تنها یکی از چندین پارامتر موثر می باشد و چه بسا در شرایط خاص این ملاحظات از طرف بازیگران بازار نادیده گرفته شود.
تشخیص این که در چه شرایطی این روابط محکم و استوار است و در چه شرایطی سست و ناپایدار، به عهده تحلیلگران بازارهای مالی و این مهم خود امری دشوار است. در اینجا سعی شده به بخش کوچکی از موضوع پیوستگی متقابل میان بازارهای مالی جهان پرداخته شود و به عنوان شروع کار رابطه نفت و طلا و ارز های کشورهای مختلف من جمله دلار آمریکا، یورو، ین، پوند، دلار استرالیا، فرانک سوئیس و … مورد بررسی قرار گرفته است. اول از نفت شروع می کنیم؛
بازار نفت یکی از اصلی ترین بازارهای جهانی است که به صورت معمول در خصوص با سایر بازارها، پیشرو است. به عبارتی تغییرات نفت باعث تحول در دیگر بازارها از جمله ارز می شود و عکس این موضوع به صورت معمول صدق نمی کند. این موضوع اهمیت بررسی تحولات نفت را چندبرابر خواهد کرد. عوامل موثر بر قیمت نفت خارج از بازارهای مالی هستند و بیشتر به مسائل سیاسی جاری در کشورهای تولید کننده و به تقاضا از طرف مصرف کنندگان بزرگ مانند چین و هند و ایالات متحده ارتباط دارد.
حتما بخوانید : نکات مهم در خرید طلای آب شده
ولی تغییرات قیمت نفت تأثیر شدیدی بر بازارهای مالی دارد؛ در حقیقت بر اثر گران شدن نفت سهام بسیاری از شرکت ها و ارزهای رایج ضربه می بینند که در این بین می توان به سهام شرکت های اتومبیل سازی اشاره کرد که قیمت نفت از فاکتورهای موثر بر آن هاست. نفت در بازار ارز نیز تاثیر خود را می گذارد و با گران شدن نفت ارز مرسوم کشورهایی که مصرف کنندگان بزرگ نفت هستند با کاهش ارز مواجه می شود که از بین آن ها می توان به دلار و ین اشاره داشت.
آمریکا به عنوان بزرگ ترین مصرف کننده نفت، اقتصادی به شدت حساس در برابر نفت دارد و هرچند در این مطلب درباره تاریخ حضور آمریکا در خاورمیانه صحبت نمی کنیم، ولی نگاهی اجمالی به تاریخ معاصر این منطقه ژئوپلیتیک بیانگر میزان حساسیت آمریکا به موضوع نفت است. این حساسیت را در پول رسمی این کشور، دلار، نیز می توان مشاهده کرد. برای مثال در گذشته پس از طوفان کاترینا و اثرات مخربی که بر پالایشگاه های کلیدی آمریکا وارد آمد دلار نیز متأثر از قیمت نفت حرکت می کرد و با بالاتر رفتن آن ضعیف تر می شد.
ین ارز مرسوم سرزمین آفتاب تابان نیز از بزرگترین قربانیان نفت است. ژاپن بیش از ۹۸ درصد از نفت خود را از خارج از مرزهای خود وارد می کند و اقتصادی به شدت وابسته به نفت دارد به همین علت نسبت به افزایش قیمت نفت از خود حساسیت نشان می دهد. از دیگر ارزهایی که به تغییرات قیمت نفت از خود حساسیت نشان می دهند می توان به دلار کانادا اشاره کرد که برخلاف دلار و ین از افزایش ارزش این ماده ژئوپلیتیک سود می برد.
کانادا از صادرکنندگان نفت است و کاملا طبیعی است که بر اثر افزایش قیمت نفت، اقتصاد قوی تر و نهایتا ارز قوی تر داشته باشد به صورتی که دلار کانادا در سال های اخیر که قیمت نفت در مدار صعودی قرار داشت و تنها از اواسط سال ۲۰۰۳ تا به امروز از حدود ۲۴ دلار به حوالی ۷۵ دلار رسیده است، رشد شدیدی را تجربه کرده و با شیب تندی در برابر دلار آمریکا صعود کرده به صورتی که زوج ارز USD/CAD در دهم می سال جاری به مرز ۱۰/۱ سقوط کرد (به این خاطر که دلار کانادا در مخرج کسر قرار دارد هرچه این عدد کم تر باشد به معنی قوی تر بودن دلار کاناداست) در حالی که این عدد از اوایل سال ۱۹۷۸ مشاهده نشده بود.
از دیگر کالاهای حیاتی و حائز اهمیت در عرصه مبادلات جهانی که نفت تاثیر زیادی بر آن دارد می توان به طلا اشاره داشت. افزایش قیمت نفت باعث افزایش تورم جهانی می شود و در این شرایط سرمایه گذاران علاقه مند هستند تا سرمایه خود را به چیزی تبدیل کنند تا بیش ترین مقاومت را در برابر افزایش تورم داشته باشد، طلا یکی از بهترین انتخاب های آنان است، از همین روی تقاضا برای طلا افزایش یافته و باعث گرانی آن خواهد شد.
از طرفی طلا و نفت عوامل موثر مشترک یکسانی دارند که باعث می شود قیمت این دو کالای حیاتی هم جهت باشد. برای مثال تنش های منطقه ای به ویژه در خاورمیانه هم موجب افزایش قیمت نفت و هم طلا می شود. اثرگذاری قیمت نفت بر طلا باعث می شود تا نفت به شکل غیر مستقیم بر بسیاری دیگر از کالاها، سهام شرکت ها و ارزهای رایج کشورهای گوناگون هم اثر بگذارد.
اثرات نوسان طلا بر سایر دارایی ها
تغییرات قیمت طلا هم تاثیر زیادی بر بازارهای مالی جهان دارد. در بازار ارز عمده ارزهایی که ارتباط تنگاتنگی با طلا دارند، عبارت اند از دلار، فرانک سوئیس و دلار استرالیا. برخلاف نفت که در تمامی روابط خود با سایر بازارها نقش پیشرو را داشت، طلا در رابطه خود با بازار ارز گاه نقش پیشرو و گاه نقش پیرو را ایفا می کند.
حتما بخوانید : تاثیر افزایش قیمت دلار بر بورس
برای مثال در رابطه طلا با دلار، دلار نقش پیشرو را ایفا می کند و تغییرات طلا متاثر از تغییرات دلار است. برعکس این موضوع نیز صادق است و این بدین معنی است که طلا دلار را مطیع خود کرده و تغییرات دلار از پی تغییر قیمت طلا آمده ولی به صورت کلی آنچه مرسوم است، این است که دلار جهت طلا را تعیین می کند. دلیل این موضوع اینجاست که طلا در بازارهای جهانی به دلار ارزش گذاری می شود و با افزایش ارزش دلار قیمت طلا برای افرادی که با سایر ارزها قصد خرید دارند گران می شود و نهایتا از تقاضای آن کاسته شده که کاهش قیمت را به دنبال دارد. عکس این امر هم صدق می کند و این بدین معنی است که کاهش ارزش دلار باعث کاهش قیمت طلا برای خریدارانی است با ارزی غیر از دلار که قصد خرید دارند، در نتیجه تقاضا افزایش پیدا کرده موجب افزایش قیمت خواهد شد.
لذا یکی از نخستین قوانین بازار طلا این است که قیمت این فلز با ارزش دلار رابطه معکوس دارد و در راستای خلاف آن حرکت می کند. البته بسیار دیده شده است که این قانون نقض می شود و طلا و دلار هم راستای یکدیگر حرکت می کنند که نمونه مشهور آن هم رفتار بازار در سال ۲۰۰۵ بود که طلا و دلار هر دو افزایش داشتند. از دیگر ارزهایی که متاثر از قیمت طلا ارزش خود را تنظیم می کند فرانک سوئیس است. کشوری که دارای ذخایر بالای طلاست، از همین روی افزایش قیمت طلا باعث افزایش ارزش پول رایج این کشور خواهد شد.
امکان دارد این سوال برای شما ایجاد شود که چرا دلار با این وجود که آمریکا بیش ترین ذخایر طلای جهان را در اختیار دارد، از قاعده ای که بین ارزش طلا و فرانک سوئیس است، پیروی نمی کند. در جواب باید گفت که اقتصاد آمریکا اقتصاد بسیار بزرگی به حساب می آید و با این که از بیشترین ذخایر طلای جهان برخوردار است ولی این میزان طلا به نسبت کل اقتصاد این کشور زیاد نیست و وزنه سنگینی به حساب نمی آید ولی درباره سوئیس این گونه نیست و ذخایر طلای سوئیس برای اقتصاد متوسط این کشور وزنه وزینی به شمار می رود و تغییر ارزش در قیمت طلا اقتصاد این کشور را قدرتمندتر می کند که افزایش ارزش ارز اولین نتیجه آن است.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، در این مطلب رابطه بین نفت و طلا را به زبان ساده مورد بررسی قرار دادیم.
همچنین اگر دوست دارید روش های کسب درآمد دلاری را در شرایط حال حاضر ایران یاد بگیرید، همین الان روی لینک مورد نظر کلیک فرمایید؛
در خصوص با رابطه بین نفت و طلا هر سوال یا ابهامی دارید، در بخش دیدگاه ها بنویسید تا پاسخ دهیم؛
دیدگاه
نظر بدهید