کتاب از خوب به عالی کالینز – منبعی عالی برای رشد فردی و سازمانی
کتاب از خوب به عالی (Good to Great) نوشته جیم کالینز را می توان از جمله کتاب های بسیار ارزشمند و کلاسیک مدیریتی به حساب آورد. در این مقاله قصد داریم تا کتاب از خوب به عالی کالینز اثر این نویسنده بزرگ رو برای شما عزیزان مورد تحلیل و بررسی قرار بدیم. بنابراین این مطلب تحت عنوان کتاب از خوب به عالی کالینز که برای رشد فردی و سازمانی بسیار ضروری است را به هیچ عنوان از دست ندهید.
کتاب از خوب به عالی کالینز
این کتاب همانطور که از نامش پیداست مسیر رشد و بالندگی را ترسیم می کند؛ کالینز با کمک گروهی پژوهشگر حدود ۵ سال برای نگارش این کتاب زمان گذاشته اند و از ۶۰۰۰ مقاله، ۲۰۰۰ صفحه متن و ۳۸۴ مگابایت داده های کامپیوتری استفاده کرده اند، کالینز در تاٌلیف ۶ کتاب همکاری داشته است؛ با این همه این کتاب را می توان از جمله کتابهای بسیار ارزشمند و کلاسیک مدیریتی دانست، البته جیم کالینز پیش از این با همکاری جرمی پوراس، کتاب ساختن برای ماندن را نیز منتشر کرده بود.
جیم کالینز سعی دارد که خواننده را متوجه این جمله کند: ” خوب، دشمن عالی است ” ما شرکتهایی را می شناسیم که خوب هستند و در دوره هایی رشد بسیار خوبی دارند ولی بعد از مدتی افول می کنند، در مقابل شرکتهایی هستند که مرحله خوب را رد کرده و وارد مرحله عالی شده اند؛ اینگونه شرکتهاد همواره رشد صعودی را تجربه می کنند و ارزش سهام آنها چندین برابر نرخ سهام بازار است.
در این کتاب با الگوی مدیریت منابع انسانی آشنا می شویم؛ این کتاب توسط خانم ناهید سپهر پور ترجمه شده و انتشارات آوین این کتاب را به چاپ رسانده است.
در کتاب از خوب به عالی (good to great) در می یابیم که متوسط بودن، برای موفق بودن کافی نیست، بلکه خوب بودن و حرکت به سوی عالی شدن، کلید موفقیت است؛ شاید شما از جمله کسانی باشید که فکر می کنید این کتاب مدیریتی است و مناسب برای صاحبان کسب و کار است ولی اینطور نیست این کتاب رازهای رسیدن به عالی ترین جایگاه انسانی و تفکر خلاق را به شما می آموزد؛ این کتاب به شما می آموزد در هر موقعیتی که قرار دارید می توانید با وسعت بخشیدن به نگرش خود، جایگاهی والاتر داشته باشید.
این کتاب، بیشتر اصول مدیریتی فعلی را زیر سوال می برد و سبک مدیریت مقتدرانه را به چالش می کشد و خواننده را با دنیایی جدید و با اصول جدید مدیریت آشنا کرده و به سوی عالی بودن سوق می دهد.
نبود برنامه ریزی مناسب، نبود نظم مالی، نبود سیستم و هر گونه انضباط و مقررات، تعادل و ثبات را از بین می برد و اینگونه است که بتدریج مشکلات ظاهر می شوند؛ چه در زمینه مدیریت کسب وکار و چه در زمینه مدیریت زندگی شخصی؛ از جزء جزء نکات این کتاب می توان برای هر گونه تصمیمات در زندگی بهره برد.
راضی شدن به وضعیت خوب، شما را از رسیدن به وضعیت عالی محروم می کند؛ کسانی که با کمال طلبی کمی آشنایی داشته باشند، اما آن را عمیقاٌ درک نکرده باشند بلافاصله در مقابل عادت انتقاد راضی شدن به وضعیت خوب، موضع می گیرند و اظهارنظر می کنند که : راضی شدن به معنای کمال طلبی است، سوالی که کالینز به عنوان محور اصلی کتاب از خوب به عالی مطرح می کند دقیقاٌ در باره استانداردهای عالی به جای استانداردهای خوب است؛ او در حدی راضی شدن به وضعیت خوب را نامطلوب می داند که از آن به عنوان یک بیماری نام می برد.
مجدداٌ این را یادآور می شویم که بحث این کتاب، صرفاٌ مربوط به کسب وکار نیست؛ اگر فردی این کتاب را سرسری ورق بزند و فقط تیترها و عناوین را ببیند به این نتیجه می رسد که این کتاب فقط برای مدیران و کسب وکار نوشته شده است؛ اما در نخستین فصل، جیم کالینز تاٌکید می کند که مسئله او شرکتها و کسب وکارها نیستند بلکه راضی نشدن به خوب و حرکت به سوی وضعیت عالی در تمام زمینه هاست و او شرکتها را صرفاٌ به عنوان یک نمونه انتخاب کرده است و جیم کالینز معتقد است که چنین بحثی را می توان در همه حوزه ها مطرح کرد.
انضباط کلید واژه جیم کالینز در کتاب از خوب به عالی
با مطالعه این کتاب به سادگی می توان فهرستی از دهها مورد آموزنده در مدیریت و زندگی را جمع آوری کرد؛ اما در این میان می توان گفت که یک واژه کلیدی وجود دارد که محور بحث های کالینز است این کلید واژه همان نظم و انضباط است؛ اما نظم در اینجا به معنای سرساعت آمدن و رفتن نیست بلکه به معنای نظم درونی و تعهد است، او از انضباط در سه حوزه حرف می زند:
- افراد
- افکار
- رفتار
کالینز انضباط در افراد را بسیار مهم می بیند و انتخاب افراد منضبط را حتی مهمتر از اتنخاب هدف می داند، او توضیحات متعددی در باره دیسیپلین و انضباط فردی ارائه می دهد اما در این میان، یکی از توضیحات او بسیار مهم و کلیدی است: او می گوید انضباط فرد در جاهایی بالاتر از فرآیندهای سازمانی قرار دارد و فرد منضبط، منشاٌ رفتارها و تصمیم های درونی و منطقی است، نه اینکه تشویق و تنبیه های بیرونی برروی الگوی رفتاری او تاٌثیر گذاشته باشد.
کالینز به عنوان استادی که سالها به مطالعه شرکتهای باثبات و عالی پرداخته؛ او عضو رسمی دانشکده بازرگانی دانشگاه استنفورد است و جایزه استاد برجسته را نیز از همین دانشگاه دریافت کرده است؛ این کتاب در سطح جهانی بسیار موفق بوده و بزرگان بسیاری در مورد این کتاب مطالبی نوشته اند.
وال استریت ژورنال در این رابطه می نویسد: آقای کالینز در کتاب از خوب به عالی به ۲ پیام وسوسه انگیز اشاره می کند:
- اینکه افراد معمولی هم می توانند به سطح مدیریت عالی دست یابند
- کسانی که اصول این کتاب را به کار ببرند خواهند توانست موسساتی عالی و موفق پدید آورند
کتاب از خوب به عالی حدود ۴ میلیون نسخه فروش داشته است.
این کتاب در ۹ فصل نوشته شده است و در هر فصل به بررسی یک دلیل برای تبدیل شدن از خوب به عالی می پردازد؛ سرفصل های کتاب عبارتند از:
*خوب دشمن عالی است *رهبری سطح پنجم *اول فرد بعد هدف *با واقعیات ناخوشایند روبرو شوید *مفهوم خارپشتی * فرهنگ مبتنی بر نظم * شتاب دهنده های تکنولوژی *چرخه رشد و چرخه نابودی *از رهسپاری به تعالیتا ماندگاری
خوب دشمن عالی است
در این کتاب با ذکر این جمله که خوب دشمن عالی است ذهن خوانندگان خود را به این سمت سوق می دهد که چرا ما نباید تلاش کنیم که از مرحله خوب به عالی برسیم و بعد از اینکه به مرحله عالی رسیدیم چگونه و با چه اقداماتی این وضعیت را تثبیت کنیم؛ برای پاسخ به این سوال که چگونه به مرحله عالی برسیم یک تیم تحقیق ۲۱ نفری شکل گرفت که برای مدت ۵ سال این فرآیند تحقیق را دنبال کردند تا دریابند که چگونه بعضی از شرکتها از موقعیت خوب به عالی رسیده اند و نتایجی که در این زمینه به دست آمد حاکی از این بود که تقریباٌ هر سازمانی می تواند به طور بنیادین عملکرد خود را ارتقا بخشد و به سطح عالی دست یابد به شرط اینکه چارچوب باورهای به دست آمده از این تحقیق را دقیقاٌ به کار بندد، در اینجا این راه حل را در چند مرحله شرح می دهیم:
مرحله اول : اولین کار این گروه، پیدا کردن شرکتهایی بود که الگوهای آنها نشان از تعالی داشت، اینکار با تجزیه و تحلیل مالی شرکتهای یاد شده صورت گرفت این شرکتها شامل شرکتهایی بودند که طی ۱۵ سال، دارای سودهای سهام مرکب، در حد عادی بازار یا پایینتر از آن بودند اما در یک مرحله خاص، میزان سود مرکب آنها حداقل به سه برابر بازار سهام رسیده بود؛ دومین عامل تعیین کننده شرکتهای رهسپار تعالی؛ این بود که این شرکتها الگوی خوب به عالی را فارغ از نوع صنعتی خود نشان می دادند ؛ از سال ۱۹۶۵تا ۱۹۹۵ نام یازده شرکت رهسپار تعالی مشخص گردید که بسیار تعجب برانگیز بود، به طور مثال چه کسی فکر می کرد که شرکت ( فانی می ) بتواند از ” جی ای ” و ” کوکاکولا ” پیشی بگیرد.
مرحله دوم : در این مرحله دو دسته شرکتهای همتراز انتخاب شدند؛ سری اول شرکتهایی بودند که کاملاٌ هم سطح بودند یعنی در یک زمان مشخص از فرصتهای مساوی و منابع یکسان برخوردار بودند ولی جهش خوب و عالی را نداشتند و سری دوم شرکتهایی همتراز اما بی ثبات بودند که تغییراتی به سوی تعالی داشتند ولی آن را حفظ نمی کردند.
مرحله سوم : در این مرحله برای ۲۸ شرکت، مواردی از قبیل خط مشی، تکنولوژی و مدیریت بررسی شد و تحلیلهای کیفی و کمی مورد توجه قرار گرفت.
مرحله چهارم : در مرحله چهارم از بی نظمی تا مفهوم یک فرآیند فعل وانفعالی و مقایسه آنها با داده ها، تجدید نظر کردن، ساختن یک چارچوب تازه و سپس تردید در درست بودن آنها توسط یافتن شواهد جدید و آن گاه بازسازی صورت گرفت و سرانجام چارچوبی که از آن به عنوان چرخه رشد نام برده شد به وجود آمد که دارای یک فرآیند سه مرحله ای: افراد منضبط، افکار منضبط و عملکرد منضبط بود .
رهبران سطح پنجم
رهبران سطح پنجم نیازهای مبتنی بر خودخواهی و غرور را از خود دور کرده و به یک هدف بزرگتری می اندیشند که آنهم ساختن یک شرکت عالی است؛ در واقع این مدیران، به طرز باور نکردنی، جاه طلبند اما جاه طلبی آنها در وهله اول و قبل از هر چیز برای سازمان است نه برای خودشان .
رهبران سطح پنجم به بیرون از پنجره می نگرند تا مطلوب بودن وضعیت را به عواملی غیر از خود نسبت دهند؛ همچنین وقتی شرایط نامطلوب است به آینه می نگرند و مسئولیت را به عهده می گیرند و هرگز بدشانسی را سرزنش نمی کنند.
اول فرد بعد هدف
مدیرانی که تحولات خوب به عالی را به وجود میآورند ابتدا افراد مناسب را انتخاب می کردند و افراد نامناسب را حذف می کردند و سپس هدفهای خود را تعیین می کردند؛ در این روش افراد شایسته، مهمترین سرمایه به شمار می روند.
شرکتهای رهسپار تعالی، رهبرانی سطح پنجم داشتند که فرهنگی ماندگار و مبتنی بر نظم را دنبال می کردند ولی شرکتهای دیگر که با مدیران سطح چهارم اداره می شدند فقط با اتکا به اهرم زور می خواستند که نظم برقرار شود.
با واقعیات ناخوشایند روبرو شوید
داشتن یک زندگی پرمعنا، بدون داشتن یک کار پرمعنا بسیار دشوار و ناخوشایند است؛ شرکتهای رهسپار تعالی با ناملایمات و بدبیاریهایی رو به رو بوده اند ولی در رویارویی با حقایق ناخوشایند، قویتر و انعطاف پذیرتر شده اند و نه ضعیف تر و ناامیدتر .
مفهوم خارپشتی
فن آوری بدون یک مفهوم خارپشتی روشن و بدون تکیه بر قانون، نمی تواند شرکت را به سطح عالی برساند؛ یک مفهوم خارپشتی، هدف، راهکار و یا تمایلی برای بهتر بودن نیست؛ بلکه درک این نکته است که در کدام زمینه می توانید بهترین عملکرد را داشته باشید (دقیقتر بگوییم مفهوم خارپشتی، مفهوم ساده و شفاف از درک عمیق سه محور فکری به دست میآید).
فرهنگ مبتنی بر نظم
نظم در انجام هر کاری برای بهتر شدن لازم است؛ هنگامی که ۲ عامل (فرهنگ و وجدان ) در کنار هم قرار می گیرند نیرویی قوی و جادویی به دست میآید که شما را به سمت عملکرد خوب و نتایج مثبت راهنمایی می کند؛ این فرهنگ فقط به عملکرد خلاصه نمی شود بلکه منظور افراد منظمی هستند که افکار منظم نیز دارند و این نظم در اعمال و کردار و رفتار تاٌثیر می گذارد.
شتاب دهنده های تکنولوژی
تمام شرکتهای رهسپار تعالی؛ در زمینه به کار بستن تکنولوژی پیشگام هستند، تکنولوژی همچون یک عامل سرعت دهنده عمل می کند نه ایجاد کننده؛ این شرکتها به صورت منطقی با هم ارتباط دارند این شرکتها تکنولوژی را عامل مهمی در پیشرفت هایشان می دانند.
چرخه رشد و چرخه نابودی
فرآیند رهسپاری به تعالی یک موقعیت ناگهانی نیست البته از نظر ناظران بیرونی بسیار چشمگیر و ناگهانی است؛ اما از دیدگاه افراد درون سازمانی، این فرآیند تدریجی است؛ این فرآیند مرحله به مرحله، تصمیم به تصمیم شکل گرفته و سبب دستیابی به دستاوردهای پایدار و چشمگیر شده است و توسط ۲ عامل بردباری و صبوری و نظم از تکامل تدریجی پیروی کرده است. چرخه رشد مانند یک تفکر منسجم است.
برعکس، چرخه نابودی، اغلب برنامه های جدیدی را بدون پیش بینی صحیح به کار گرفته و با هیاهو و جارو جنجال سعی داشته اند تا در بین مردم انگیزه ایجاد کنند و بدون گذراندن مرحله رشد تدریجی، می خواسته اند مستقیماٌ وارد مرحله پیشرفت شوند.
از رهسپاری به تعالی تا ماندگاری
نخستین مدیران شرکتهای عالی و پایدار از چارچوب رهسپاری به تعالی پیروی کرده اند، صبوری به خرج داده اند و مشکلات سر راهشان را با جدیت حل کرده اند تا به عنوان کارفرما، توانسته اند شرکت تازه کار خود را به سمت پیشرفت حرکت دهند؛ این مدیران با القا کردن ارزش ها به عنوان اصل مهمی برای تصمیم گیری و تاثیر گذاری برای افراد سازمان، طی یک مدت زمان طولانی اقدام کرده و موفق شده اند.
در این مقاله کتاب از خوب به عالی جیم کالینز رو مورد بررسی قرار دادیم. امیدواریم که استفاده کرده باشید.
دانلود و یا خرید نسخه چاپی این کتاب:
خرید کتاب از خوب به عالیخرید یا دانلود نسخه کامل این کتاب
دیدگاه
نظر بدهید